میگنا

ساخت وبلاگ
به گزارش ایسنا، دکتر احمد محقر در سومین جشنواره و نمایشگاه پاک که با رویکرد پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و روانگردان ها در دانشگاه ها در دانشگاه بجنورد برگزار شد، افزود: دانشگاه برای معضل بزرگی(سوء مصرف مواد مخدر) که گریبانگیر جامعه شده است می تواند ارائه راهکار دهد و از سوی دیگر دانشگاه به عنوان اجتماعی از جوانان خود می تواند در معرض آسیب باشد. وی ادامه داد: امروزه کشورهای توسعه یافته برای پیش برد اهداف خود برنامه دارند و آموزش عالی نیز می تواند به عنوان مرکز تولید علم و فن آوری برنامه هایی در این باره ارائه دهد. محقر اظهار کرد: جشنواره دانشگاه پاک با رویکرد کاهش تقاضای مصرف مواد مخدر و روان گردان ها انجام می شود. وی بیان کرد: طی بررسی های به عمل آمده 2.6درصد دانشجویان به نوعی گرفتار مواد مخدر هستند و از سوی دیگر افزایش شیب گرایش دانشجویان دختر به مواد مخدر صنعتی جای تامل دارد و این می تواند ناشی از عوارض مختلفی باشد. به گفته این مقام مسئول افزایش تعداد دانشجویان دختر، بی انگیزگی و نگاه ناامیدانه، بی تحرکی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و عدم مدیریت زمان اوقات فراغت از علل بروز این مشکل است. وی با بیان اینکه دانشگاه با ستاد مبارزه با مواد مخدر برنامه های مختلفی را در خصوص پیش گیری مصرف مواد مخدر برگزار کرده است، توضیح داد: گسترش فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در قالب تشکل های دانشجویی همچون هلال احمر از جمله این اقدامات بوده است که علاوه بر توانمندسازی دانشجویان، گامی موثر در جهت مشارکت آنان در فعالیت ها خواهد بود.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 224 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 23:37

مهر: « آقا داماد چه کاره هستند؟» «مدیر یک کانال پرطرفدار در تلگرام هستند.» احتمالا شما هم این دو جمله را بارها در شوخی های تلگرامی خوانده اید. اما این دو جمله اصلا چیز غیرواقعی و عجیب و غریبی نیستند. این روزها مدیر کانال تلگرام بودن یکی از شغل های پردرآمد است و تنها زیرساختی که لازم دارد داشتن یک اینترنت پرسرعت است. آقای «رضا راد» با نام مستعار «منصور قیامت» یکی از همان خوره های اینترنت است که از روزی که پایش به فضای مجازی باز شد توانست از این پشت کامپیوتر نشینی درآمد کسب کند. حالا بعد از ۱۰ سال و در سن ۳۱ سالگی مدیریت کانال گیزمیز را با حدود ۷۰۰ هزار عضو به عهده دارد و هر روز ساعت ها برای به روز رسانی کانالش وقت صرف می کند. منصور قیامت مهمان ما در مجله مهر شد تا درباره خودش، تلگرام و شغل عجیب و غریبش گپ بزنیم:در الکسا به رتبه زیر ۱۰۰ رسیدم «رضا راد» متولد تیر ۱۳۶۳ در شهر قم است. کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی دارد و از ۱۰ سال پیش که پایش به اینترنت و فضای مجازی باز شده با نام « منصور قیامت» فعالیت می کند:« روزهای اول دانشگاه یک آهنگی از خواننده ای به همین نام می خواندم. از همان موقع بچه های دانشگاه این اسم را رویم گذاشتند. اوایل کارم در اینترنت هم وقتی می خواستم عضو یک انجمن شوم دنبال یک نام کاربری دهان پرکن  می گشتم که خاص هم باشد. برای همین کلمه «قیامت» را انتخاب کردم. بعد هم که وبلاگ زدم از همین اسم استفاده کردم تا اینکه به همین نام مشهور شدم. نام وبلاگم این بود: قیامت واقعی همین جاست.» نشستن پای کامپیوتر و گشت زدن در فضای مجازی بزرگترین قسمت زندگی قیامت است. آنقدر که روزانه در وبلاگش ۱۰۰ پست می گذاشته و برای جمع کردن این پست ها ساعت ها وقت صرف می کرده تا اینکه به رتبه ۱۰۰ ایران در الکسا می رسد: «در وبلاگ هیچ سررشته ای نداشتم فقط از عکس، شعر، جوک و کلا مطالبی که به نظرم جالب می آمد را در وبلاگم قرار می دادم. آن موقع بود که استعداد خودم را در این زمینه کشف کردم که چقدر خوب می توانم جذب مخاطب کنم. بعد دیدم «بلاگفا» امکاناتش کم است وارد «بلاگ اسپات» شدم. در آنجا در عرض ۴ماه به رتبه زیر ۱۰۰ ایران رسیدم. اصلا نمی دانستم الکسا چیست. بقیه کامنت می گذاشتند که خبر داری چه کار کرده ای؟» در خواستگاری می گویم «وب مستر» هستم چت های زیاد و بی مورد یکی از کارهای بیهوده ای است که قیامت می گوید حسابی وقتش را با آن تلف کرده است آنقدر که ۶ اکانت یاهو مسنجری که داشت همگی از آی دی های مختلف پر شده بود و دیگر ظرفیت نداشت.« متاسفانه یکی از ناراحتی هایم این است که عمرم را سر همین چت کردن تلف کردم. رسیدم به جایی که کلا چت کردن را کنار گذاشتم. من خیلی درگیر اینترنت بودم و الان هیچ دوستی ندارم. در مهمانی های فامیلی شرکت می کردم ولی دوست درست و حسابی نداشتم. آن موقع ها فامیل ها و آشناها همیشه می گفتند مگر می شود از اینترنت پول در آورد؟ من برعکس بقیه هیچ وقت در کارم مشوق نداشتم. زمانی هم بوده که بیرون کار کنم. اما در حال حاضر شغلم همین کارهای اینترنتی است. مگر شما چطوری پول در می آورید؟ خب کانال هم یک رسانه است. من هم مدیر یک رسانه هستم. خانواده ام اوایل مخالف بودند می گفتند این کار آینده دار نیست البته راست هم می گفتند چون کار سازماندهی شده ای نیست ولی خب من درآمدم خوب است. خیلی مهم است آدم شغلش را دوست داشته باشد. من واقعا عاشق شغلم هستم ولی مادرم وقتی می رود خواستگاری باید برایشان حسابی توضیح بدهد  وگرنه متوجه نمی شوند. بعضی ها که از همان پشت تلفن شغلم را نمی فهمند و فکر می کنند بیکارم و رد می کنند. (خنده) نام شغل ما «وب مستر» است.» هر تبلیغ ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزارتومان درآمد اولین حقوق مجازی قیامت از گذاشتن یک بنر در وبلاگش شروع می شود که در آمدش ماهی ۸ هزارتومان بود. بعد این موضوع در ادامه به فروش سریالهای کره ای و جومونگ های مختلف می رسد: « یک زمانی سریال های کره ای بیننده زیادی داشت من هم رفتم و درخواست همکاری برای فروش دادم. اتفاقا خیلی هم فروختم و سود کردم.» قیامت درآمد ماهانه اش از تبلیغات اینترنتی را لو نمی دهد و فقط به دادن نرخ پست های تبلیغاتی در کانالش اشاره می کند: « درآمد را به زبان خودم نمی گویم اما حدودش را همه می دانند. تبلیغات در گیزمیز بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزارتومان است که تا سه هفته آینده رزو شده است. معمولا هم روزی ۲ تا تبلیغ بیشتر نمی گذارم. چون کیفیت کانال برایم خیلی مهم است. من آدم وسواسی هستم. آنقدر که در تمام این ۱۰ سال تنهایی کار کردم. خیلی ها در این چندسال به من گفتند دمتان گرم تیم تان خیلی خوب است و وقتی فهمیدند من تنهایی کار می کنم تعجب کردند. برای گذاشتن تبلیغات هم خیلی وسواس دارم. اینکه متنش چه چیزی باشد و یا چه زمانی منتشر شود برایم مهم است. بنابراین یکی از تبلیغات را شب قبل خواب و دیگری را هم ظهر قبل از ناهار می گذارم. در طول روز هم حدود ۳۰ تا تماس برای گذاشتن تبلیغ دارم که شاید جز دو تماس بقیه را جواب نمی دهم. چون اصلا نیازی به جواب دادن ندارم. حتی برخی هم می گویند باید برای تبلیغ قرارداد ببندیم که من اصلا چنین اعتقادی ندارم من در چت شماره کارت می فرستم آنها هم باید کارت به کارت کنند. حالا این تبلیغات برای برخی بازدهی خوب داشته پیام داده اند و گفتند که حلالت باشد. برخی هم فحش دادند و گفتند بازدهی برایشان نداشته است.» با اینکه آقای مدیر درآمدش را لو نمی دهد با یک حساب سرانگشتی می توان حدس زد که باید ماهیانه بالای ۳۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد. کانال یک میلیون نفری حدود یک میلیارد تومان می ارزد اسم عجیب و غریب گیزمیز هم سوال بعدی ما می شود که این اسم از کجا می آید؟« من وقتی خواستم برای سایتم یک دامین بگیرم. اصرار داشتم که دات کام باشد. برای همین هرکلمه معنی داری که وارد می کردم پیش از من آن را گرفته بودند. هرکلمه بی معنی هم که وارد می کردم انگار به زبان های خارجی معنی داشت چون آن ها را هم گرفته بوند. تا اینکه کلمه «گیزمیز» به ذهنم رسید. به نظرم هم یک اسم فان بود و ۶حرف بیشتر نداشت. برای همین ثبتش کردم. بعد هم با ورود کانال به تلگرام این اسم را ادامه دادم.» درحین مصاحبه که منصور قیامت روبرویمان نشسته است در کانال تلگرامی اش پیام های جدیدی اضافه می شود و این موضوع سوال ما می شود: « من از قبل یک سری از پست ها را آماده می کنم و به تازگی همکار جدیدی به کار اضافه کرده ام که در غیاب من پست ها را در گیز میز منتشر می کند. شما اگر یک نصفه روز از رقبایت جا بمانی دیگر جاماندی و بعد فایده ای ندارد. برخی کلی برای عضو جمع کردن پول های سنگین خرج می کنند. اما من به این کارها اعتقادی ندارم. یک بار هم سی هزارتومان برای تبلیغ دادم که هیچ فایده ای نداشت. من خبر دارم که شبکه های ماهواره ای یک میلیارد تومان پول می گیرند و یک کانال با یک میلیون عضو به شما می فروشند. بعضی هم با پست های غیراخلاقی سعی می کنند آدم جمع کنند. اما من پست هایم همه خانوادگی است و بیشتر عضوهایم هم به خاطر کپی و فوروارد پست هایم اضافه شده اند. اواسط رشدمان خیلی بالا بود و به روزی ۱۴هزارنفر رسیده بود. اما الان به ۷ هزارنفر در روز تقریبا رسیدیم. من وقتی شروع به کار کردم برخی کانال ها سی هزار فالوئر داشتند. » پلیس فتا حواسش به همه چیز نیست آقای قیامت می گوید که دوست دارد به عنوان یکی از مدیران پرطرفداران تلگرام با مسئولین وزارت ارتباطات تعامل داشته باشد و به گفته خودش اگر کاری از دستش برمی آید انجام دهد اما تاکنون هیچ کدام از مسئولین سراغش نیامدند: « به نظرمن باید این تعامل وجود داشته باشد اتفاقا من از پلیس فتا و فیلترینگ واقعا تقاضا می کنم که روی کانال های تلگرام و کارهای ما نظارت کنند. اگر جایی مشکلی پیش آمد تذکر بدهند. ماهم حتما به آن عمل می کنیم. اینطوری نباشد که بعد وارد عمل شوند. اتفاقا برخی کانال ها خیلی مستهجن هستند که باید فیلتر شوند. به نظرمن متاسفانه پلیس فتا حواسش به همه چیز نیست.» با این حال آقای قیامت می گوید بسیاری از جامعه شناسان و دانشجویان و فعالان حوزه ارتباطان برای بررسی و تحقیق سراغش آمدند و از او درباره این کار پرس و جو کرده اند. تلگرام فیلتر شود عین خیالم نیست! با این همه فشار کاری و تبلیغات و درآمد چند ۱۰ میلیونی آقای قیامت یک ماشین «لیفان ۶۲» و یک گوشی «هوآوی» دارد که در طول مصاحبه فقط به خواست ما یک بار از جیبش بیرون می آورد. بارها هم تاکید می کند که این گوشی به دست بودن اصلا چیز خوبی نیست و زمانی که از پشت میز کارش بلند می شود دیگر خودش را با تلفن همراهش سرگرم نمی کند. قیامت اعتراف می کند که جز کارهای اینترنتی کار دیگری بلد نیست ولی از فیلتر شدن تلگرام هم هیچ ابایی ندارد: « من پیش از ورود به تلگرام داشتم از دنیای اینترنت می رفتم اما کانال، دقیقا همان چیزی بود که می خواستم برای همین پابند شدم. خیلی ها به من می گویند اگر تلگرام فیلتر شود نمی ترسی؟ چون کانالت حیف است. من همیشه گفتم اگر فیلتر شد، حداقل یک خوبی دارد که به زندگی مان می رسیم؛ چون واقعا تمام وقتمان را از دست دادیم. من واقعا جوانی ام پای اینترنت رفت. اینترنت درک، شعور ودانشم را بالا برد. درآمد نسبتا مناسبی هم بدست آوردم. توانستم توانایی هایم را به خودم و بعد به دیگران ثابت کنم. اما مهم ترین نکته منفی اش این بود که اصلا نتوانستم جوانی کنم. من بخواهم مسافرت بروم با بدبختی سه روز جایی می روم و باید سریع برگردم. چون باید کانال را به روز کنم.اینطوری نمی شود زندگی کرد. اما تا زمانی که هستم به اعتبار و کیفیت کارم اهمیت می دهم. اگر گیزمیز را ول کنم اعتبار ۱۰ ساله ام کاملا خدشه دار می شود. منصور قیامت اگر موفق بوده به خاطر این است تمام وقت کار کرده . حالا اگر تلگرام فیلتر شود بزرگ ترین فایده اش این است که به زندگی‌مان می رسیم. من هم آدم طماعی از نظر مادی نیستم. کارم را هم کرده ام و همه فهمیده اند منصور قیامت می تواند.»
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 240 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 23:37

به گزارش ميگنا دکتر حمید اکبری در گفتگو با مهر افزود: ما در وزارت بهداشت هنوز درباره رشته های بین رشته ای مشترک با وزارت علوم به جمع بندی کامل نرسیده ایم و در حال بحث و تبادل نظر با این وزارتخانه هستیم. وی افزود: در حال حاضر برخی رشته ها هستند که در دانشگاه های وابسته به دو وزارتخانه ارائه می شوند مانند مهندسی بیمارستانی. این مدل رشته ها بیشتر پایه، علوم فنی و مهندسی دارند و وزارت بهداشت هم قبول دارد که این رشته ها باید در دانشگاه های وزارت علوم ارائه شود. اکبری خاطرنشان کرد: برخی از رشته ها هم هستند که وزارت علوم با وزارت بهداشت توافق کرده است که این رشته ها متعلق به وزارت بهداشت است و وزارت علوم به آنها وارد نشود. وی با اشاره به رشته روانشناسی بالینی که محل اختلاف میان دو وزارتخانه است گفت: در مورد این رشته هنوز توافق حاصل نشده است و باید ساماندهی شود . معتقدیم صرف نظر از محل اجرای رشته، آن رشته با یک برنامه درسی و با یک شرایط و ضوابط استاندارد باید اجرا شود و ضمن اینکه این رشته بخش بالینی دارد و باید دانشجو در بیمارستان هم آموزش ببیند که وزارت علوم این امکان را ندارد. قائم مقام معاونت آموزشی وزارت بهداشت اضافه کرد: اگر به توافق برسیم و قرار باشد رشته روانشناسی بالینی کماکان در وزارت علوم هم ارائه شود باید بخش های مناسب بالینی را با توافق با بیمارستان ها و دانشکده های وابسته به وزارت بهداشت انجام دهند تا به نتیجه مطلوب برسیم. وی گفت: آنچه در وزارت بهداشت مهم است کیفیت خوب رشته روانشناسی بالینی است. ما به دنبال این نیستیم که این رشته در کجا ارائه می شود اما می خواهیم مردم خیال شان راحت باشد که دانش آموخته روانشناس بالینی توانایی لازم را دارد. البته بحث وزارت علوم هم همین است. در واقع صرف نظر از محل تربیت و آموزش فرد باید توانمندی داشته باشد. اکبری خاطرنشان کرد: نکته مهم این است که باید مشخص باشد که چه کسی در قبال جامعه مسئولیت دارد. متولی سلامت جامعه وزارت بهداشت است و رشته ای که به سلامت بر می گردد باید در این وزارتخانه باشد و از پتانسیل های بخش های دیگر استفاده کند. - خبر مرتبط: تکه تکه کردن روانشناسی عملی بر علیه روانشناسی  دکتر محمدعلی مظاهری، رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی ضمن تشریح آخرین وضعیت واگذاری رشته روانشناسی بالینی گفت : تکه تکه کردن روانشناسی غیرممکن و عملی بر علیه روانشناسی است. دکتر محمد علی مظاهری در گفتگو با خبرنگار مهر درخصوص واگذاری رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت گفت: وزارت بهداشت تحرکاتی برای گرفتن این رشته از وزارت علوم داشته است درحالی که امکانات و صلاحیت لازم را در این زمینه ندارد. عملکرد منفعلانه وزارت علوم وی با بیان اینکه جایگاه روانشناسی در سیستم وزارت بهداشت مشخص است، افزود: متاسفانه وزارت علوم نیز با یک بلاتکلیفی و بی عملی در سطح وزارت‌خانه روبرو است و عملا در این زمینه فعال برخورد نکرده است. هنوز برای واگذاری رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت توافقی صورت نگرفته است رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در حال حاضر آنچه قطعی بوده این است که معاونان آموزشی دو وزارت خانه «علوم و بهداشت» در نشستی که برگزارشد، به نتیجه ای نرسیدند و توافقی برای واگذاری این رشته درحال حاضر صورت نگرفته است. وی ادامه داد: توافق درهمین حد کمک گرفتن از بیمارستان های تحت پوشش وزارت بهداشت برای آموزش دوره بالینی بوده است. بدفهمی وزارت بهداشت از رشته روانشناسی رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی افزود: واقعیت این است که وزارت بهداشت با یک بدفهمی خیلی بزرگ در این خصوص مواجه است. این وزارتخانه تلاش می کند بنا به دستور مقام معظم رهبری در خصوص سازماندهی سلامت همه کارها را در وزارت بهداشت تجمیع کند. مظاهری یادآورشد: این درحالی است که دستور‌العمل مقام معظم رهبری به هیچ وجه با این مساله که کار در جای دیگر انجام شود، منافاتی ندارد، فقط ساماندهی برعهده وزارت بهداشت است. همچنانکه می بینیم بخشی از سلامت نیز در وزارت‌خانه آموزش و پرورش و دیگر وزارت خانه و نهادها قرار دارد. در این صورت آیا باید همه وزارتخانه‌ها در وزارت بهداشت ادغام شوند تا سلامت ساماندهی شود؟ وی با تاکید براین مساله که این یک بدفهمی و یا سوء برداشت در مورد رشته هایی که وزارت بهداشت خواستار انتقال آن به این وزارت خانه است وجود دارد، گفت: برخی رشته هایی که من شنیده ام و بحث انتقال آنها وجود دارد شامل دامپزشکی، روانشناسی بالینی و روانشناسی سلامت می شود. تکه تکه کردن رشته روانشناسی غیر ممکن است مظاهری ادامه داد: مفهوم تکه تکه کردن روانشناسی این است که کسی رشته روانشناسی را نمی فهمد. چنین حرفی خنده دار است که رشته روانشناسی در وزارت علوم و رشته روانشناسی بالینی در وزارت بهداشت باشد. مگر می شود شخصی روانشناسی شخصیت نداند و بالین گر شود. وی خاطرنشان کرد: مگر چه تعداد روانشناس در آن وزارت‌خانه وجود دارد و تاکنون چه خدماتی ارایه شده است. وزارت بهداشت تنها ۶ هزار دانشجوی روانشناسی دارد. درحالی که ۲۰۰ هزار دانشجوی روانشناسی در دانشگاه های وزارت علوم مشغول تحصیل هستند. وی با بیان اینکه نمی دانم با چه منطقی روی این موضوع کار می کنند، افزود: تعداد اعضای هیات علمی و امکاناتی که وزارت بهداشت دراین رشته دارد برابر با امکانات وزارت علوم نیست. دلواپسانی که به جای دلسوزی علیه رشته روانشناسی بالینی هستند رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: واقعیت این است که افرادی که چنین مباحثی را مطرح می کنند علاقمند به روانشناسی بالینی نیستند بلکه علیه روانشناسی بالینی عمل می کنند. از سوی دیگر اتفاقی که اخیرا در حوزه بیمه‌ها افتاد دقیقا رویکرد وزارت بهداشت را نشان داد، وزارت بهداشت به دنبال خراب کردن روانشناسی کشور است. وی ادامه داد: اینجا اخلاق حرفه ای کجا می رود؟ به هرحال وزیر بهداشت قسم خورده و موظف است بهترین وضعیت را برای سلامت عمومی جامعه ایجاد کند، حال کسانی که هیچ آموزشی در زمینه هایی که برای آنها در نظر گرفته شده، ندیده اند چگونه سلامت روان را برای جامعه فراهم می کنند. وی ادامه داد: شورای عالی بیمه با درخواست وزارت بهداشت کل آنچه توسط روانشناسان به صورت تخصصی انجام می گرفت را به روانپزشکان واگذار کرده است. کدام روانپزشکی برای آموزش پیش از ازدواج آموزش دیده که می خواهد آن را ارایه دهد آن هم فقط در نیم ساعت. به عنوان مثال در حوزه خانواده با مسایل و مشکلات زیادی روبرو هستیم و حالا می خواهیم، روانپزشکی که فقط برای خدمات رسانی سطح سه یعنی (اختلات شدید روانپزشکی) آموزش می‌بیند را به سطح یک و پیشگیری وارد کنیم. وی ادامه داد: کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده است؟ این نشان می دهد وزارت بهداشت به دنبال خدمات و ارتقا کیفیت در حوزه روانشناسی نیست. ندانم کاری های وزارت علوم مظاهری افزود: متاسفانه وزارت علوم نیز در این زمینه استراتژی مشخصی ندارد. وزارت بهداشت آمده تا ۳۰ رشته را از دانشگاههای وزارت علوم بگیرد و وزارت علوم هم نمی داند باید چکار کند. به گزارش مهر، گفتنی است ۳۰ رشته بین وزارت بهداشت و وزارت علوم شناور است از این رو یک کمیته ۷ نفره از اعضای هر دو وزارتخانه تشکیل شده است تا وضعیت این رشته ها مشخص شود. رشته روانشناسی بالینی نیز یکی از رشته هایی است که به محل منازعه تبدیل شده است.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 264 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 20:23

مسعود مهرپرور در حاشیه برگزاری سومین همایش روز ملی آتروسکلروز (تصلب شرایین) اظهار داشت: سکته مغزی در کشورهای توسعه یافته چهارمین و یا پنجمین عامل مرگ و میر است.  وی با اشاره به افزایش شیوع سکته مغزی در کشور، از دست اندرکاران حوزه سلامت خواست به این بیماری نگاه ویژه ای داشته باشند. مهرپرور با بیان اینکه آمار دقیقی از مبتلایان به سکته مغزی در کشور وجود ندارد، ادامه داد: به نظر می‌رسد که 100 تا 150 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت کشور دچار این بیماری باشند. به گفته وی، در آمریکا 800 هزار نفر در سال به سکته مغزی مبتلا می‌شوند که 20 درصد آنها زیر 50 سال هستند. دبیر انجمن سکته مغزی با اشاره به اینکه این بیماری مختص  افراد سالمند نیست، گفت: علائم سکته مغزی به صورت ناگهانی ایجاد می‌شود و ناشی از نقص کارکرد در سیستم عصبی مرکزی است. مهرپرور - فلج صورت، فلج دست، اختلال صحبت، اختلال دید و سرگیجه شدید را از علائم سکته مغزی برشمرد و افزود: باید آحاد جامعه را نسبت به افزایش این بیماری آگاه کرد. وی تصریح کرد: وقتی افراد چنین علائمی را مشاهده کردند سریعاً با اورژانس تماس گرفته و از خود درمانی خودداری کنند. براین اساس سکته مغزی دومین عامل مرگ و میر در ایران و برخی از کشورهای در حال پیشرفته دنیاست. مهرپرور افزود: کادر درمانی نیز باید اقدامات خود را برای بیمارانی که دچار این علائم هستند انجام دهند. چرا که هر چه زمان رسیدگی درمانی به این افراد در ساعات اولیه سریع‌تر انجام شود، امکان بهبودی نیز میسر خواهد شد. بیماری‌های قلبی نخستین و پرشمارترین عامل مرگ ایرانی‌ها در این راستا نریمان صدری دبیر همایش آترودی-تصلب شرائین نیز عنوان کرد گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد در حال حاضر بیماری‌های قلبی و عروقی نخستین و بیشترین عامل مرگ و میر ایرانی‌هاست. صدری در حاشیه سومین همایش سراسری آتروترومبوسیت اظهار داشت: خوشبختانه به تازگی سند ملی کنترل و پیشگیری و مدیریت بیماری‌های غیر واگیر و عوامل خطر مرتبط با آنها نیز مشخص شده است که بر اساس آن باید دید که در افق 20 ساله کشور چه قدم‌هایی برای کنترل خوب آن بیماری‌ها بر داریم. وی ادامه داد: وزارت بهداشت به شکل جدی در کارگروه‌هایی مشغول کار است و هدف گذاری این سند بر این اساس است که بتوانیم طی 20 تا 25 سال آینده جامعه ای داشته باشیم که سیگار کمتری در آن استفاده شود و مردم تحرک بیشتری داشته باشند و در غذاها هم از نمک و چربی‌های مضر کمتری استفاده شود. صدری عنوان کرد: در عین حال زیرساخت بهداشت و درمان کشور نیز باید بتواند پاسخگوی دسترسی درست به مشاوره‌های لازم و داروهای لازم برای کنترل و مدیریت بیماری‌های قلبی و عروقی، سکته‌های مغزی و سایر بیماری‌های غیر واگیر نیز باشد.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 284 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 19:22

به گزارش ميگنا نشست شورای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد. ---------در پایان این نشست تفاهم نامه ای فی ما بین سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و بهزیستی کشور با هدف ارتقای کیفیت خدمات و مشاوره تلفنی استان تهران منعقد شد.-  
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 261 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 19:22

بنابر نتایج تحقیقات انجام شده شیوع اختلالات روانی در جامعه 25 درصد است و متخصصان نیز بر این باورند که بیش از 50 درصد افراد مبتلا حاضرند رنج بیماری را تحمل کنند ولی به پزشک مراجعه نکنند.ترس از گفتن نام بیماری ، تغییرات در شیوه زندگی و دور شدن از زندگی های ساده و آرام ، استرس ها و سختیهای زندگی ، کمبود تخت های روانپزشکی و کمبود تعداد متخصصان مرتبط با سلامت روان در کنار نگاه درمان محور سلامت جسم که تا عضوی از بدن درد نگیرد مراجعه به پزشک را غیر ضروری می داند ، لایه های پنهانی هستند که حاصل آن می شود همان چیزی که بنا بر نتایج تحقیقات انجام شده 25 درصد افراد جامعه یعنی از هر چهار نفر ، یک نفر به نوعی دچار اختلالات روانی هستند. بیمار روانی، عبارتی با بار معنایی منفی که در اذهان عمومی شکل گرفته و تا حدی که گاه برای تحقیر در کنار سایر کلمات توهین آمیز به کار برده می شود دلیلی می شود برای فرار از موضوع و پنهان کردن رنج یک بیماری که در درازمدت همان فرد بیماری را با خود تحمل می کند و در مقابل کارایی خود را از دست می دهد. در حالیکه تصور مردم از اختلالات مرتبط با روان، در یک عبارت منفی 'بیمار روانی' متورم شده است اما متخصصان سلامت روان بر این باورند بیشتر اختلالات روانی مسایلی معمولی هستند که گاه با یک مشاوره گرفتن و یک دوره محدود دارو درمانی قابل درمان است. در عین حال مشکلات عادی و معمول مرتبط با روان چنانچه نادیده گرفته شوند می توانند بر کارایی موثر یک فرد در جامعه اثرات منفی داشته باشد تا جایی که فرد را خانه نشین کنند و توان ادامه زندگی اجتماعی اش را مختل کند. * 56 درصد افراد دچار اختلالات مرتبط با روان به پزشک مراجعه نمی کنند بنا بر نتایج تحقیقی که در سال 90 توسط وزارت بهداشت و درمان انجام شد اما نتایج آن در سال 92 اعلام شد؛ 22 تا 25 درصد افراد جامعه که در سنین بین 15 تا 64 سال قرار دارند از اختلالات روانپزشکی رنج می برند که 44 درصد این افراد نیاز به خدمات درمانی روانپزشکی دارند برای درمان به پزشک مراجعه می کنند و 56 درصد مابقی اصلا برای درمان مراجعه نمی کنند. این در حالیست که در همین ارتباط دکتر علی اکبر سیاری معاون بهداشت وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی می گوید؛ آسیب ها در افرادی که مبتلا به اختلالات روانپزشکی هستند و بر همین اثر شغل و حمایت اجتماعی را از دست می دهند چند برابر افزایش پیدا می کند. ** افسردگی، سرماخوردگی روان دکتر اسماعیل حاجتی روانپزشک و عضو انجمن علمی روانپزشکی ایران در این خصوص گفت: افسردگی در واقع همانند سرماخوردگی روان است و چنانچه افراد برای درمان و در مراجعه به روانپزشک کوتاهی کنند همین افسردگی که در حوزه انواع مختلف اختلالات روانی بسیار معمولی و در حکم سرماخوردگی روان است بر کارایی فرد اثر می گذارد و در دراز مدت همراه با شخص باقی می ماند و توانمندی فرد را تقلیل می دهد. این روانپزشک اضافه کرد: زمانی که یک اختلال جزیی در یک شخص درمان نشده باقی می ماند به مرور به مرحله ای می رسد که همان شخص توان انجام کمترین فعالیت را نداشته باشد و هزینه های سنگین تری بر خانواده ها و جامعه تحمیل می کند. وی گفت:در حالیکه داشتن یک اختلال روانی ننگ نیست اما بیش از 50 درصد بیماران نیازمند دریافت خدمات روانپزشکی از مراجعه به روانپزشک خودداری می کنند با اینکه رنج بیماری اعم از افسردگی، اضطراب، وسواس و سایر بیماری ها از خفیف تا شدید را تحمل می کنند. به گفته این روانپزشک در زمانی هم که به پزشک مراجعه می کنند به علت آگاه نبودن نسبت به مسیر درمان اختلالات مرتبط با سلامت روان، با مراجعه به تخصص های غیر مرتبط سیر درمان شان را طولانی تر می کنند. به گفته وی گاه تشخیص برای درمان یک بیماری مشاوره های روانشناسی بالینی است و گاه مراجعه به روانپزشک و مشاوره و دارو در کنار همدیگر است که باید بیمار در این مسیر به خوبی هدایت شود و برای درمان با مراجعه به جاهای نامرتبط دچار سرگردانی بیشتری نشود. * کمبود تخت های روانپزشکی عضو انجمن روانپزشکی ایران یادآور شد: با توجه به اینکه بیشتر بیماران دچار اختلالات روانی شدت بیماری شان در حدی نیست که جداگانه مورد درمان قرار گیرند و باید در کنار سایر بیماران در بیمارستان های معمولی بستری و درمان شوند ،بیمارستان ها موظف هستند 10درصد تخت های خود را به بیماری های مرتبط با روان اختصاص دهند. وی اضافه کرد: هم اکنون در بخش سلامت روان به تعداد 10 هزار تخت نیاز است. وی اضافه کرد: تعداد تخت های موجود در ارتباط با سلامت روان در بیمارستانها بسیار کم بوده و لازم است برای رسیدن به شرایطی قابل قبول ، تخت های مورد نیاز به سه تا چهار برابر میزان فعلی برسد. * کمبود متخصصان حوزه سلامت روان دکتر حاجتی اظهار داشت: علاوه بر کمبود در تعداد تخت های مورد نیاز در زمینه متخصصان مرتبط با سلامت روان نیز کمبود وجود دارد به طوری که در حال حاضر تعداد روانپزشکان کشور رقمی بین 1500 تا 1600 نفر است که این تعداد در حد استاندارد نیست و لازم است این تعداد به چهار برابر افزایش یابد. وی گفت: تعداد متخصصان این بیماری نیز در تهران متمرکز هستند و در شهرستان ها این کمبود پزشک متخصص مرتبط با سلامت روان بسیار بیشتر مشاهده می شود. این عضو انجمن روانپزشکی ایران گفت: برای کنترل بیماری ها و اختلالات روانی لازم است در سطوح مختلفی برنامه ریزی صورت گیرد که در سطح اول مدیریت و پیشگیری است سپس بیماران شناسایی شوند و در سطح سوم بیماران درمان و توانبخشی شوند و مهارت هایی هم برای توانمندسازی آنها صورت گیرد. * علت افزایش اختلالات روانی چیست؟ به گفته این روانپزشک، در بروز اختلالات روانی عوامل متعددی نقش دارند که از جمله این عوامل شامل زمینه های بیولوژیکی و زیست شناسی یعنی افراد از نظر ساختار ژنتیکی زمینه بروز اختلالات روانی را دارند. وی افزود: علت دیگر به زمینه های روانشناسی فرد برمی گردد یعنی فرد بنا بر تجربیاتی که در طول زندگی کسب کرده و یا ناکامی ها و ترس و خشونت هایی که با آن مواجه شده است زمینه ابتلا را دارد. دکتر حاجتی یا اشاره به اینکه یکی از علل مهم ابتلا به اختلالات روانی زمینه های اجتماعی و وضع موجودی که فرد در آن به سر می برد است گفت: در این مورد فرد در جامعه ای که زندگی می کند احساس تنش، ناامنی و اضطراب می کند و این حس را در تمام مدت با خود دارد که می تواند به صورت افسردگی و استرس و وسواس در فرد نشان داده شود. این متخصص افزود: در نهایت زمینه های معنوی موثر هستند به طوری که افرادی که اعتقادات درونی یا مذهبی یا هر نوع باور معنوی قوی دارند آرامش بیشتری دارند و در مقابل نبود باورهای معنوی ممکن است زمینه برای بروز اختلالات مرتبط با سلامت روان باشد. * بیش از چهار هزار بیمار دچار اختلالات روانی تحت پوشش بهزیستی لرستان قرار دارند اسداله حیدری مدیر کل بهزیستی استان لرستان نیزمی گوید:هم اکنون چهار هزار و 268 بیمار با اختلالات روانی در این استان تحت پوشش بهزیستی قرار دارند. به گفته وی یکی از مشکلات استان در خصوص بیماران دچار اختلالات روانی کمبود مراکز شبانه روزی به منظور نگهداری بیماران دچاراختلالات روانی است. وی گفت: هم اکنون سه مرکز شبانه روزی نگهداری از بیماران روانی در استان فعال است که یک مرکز در بروجرد ویژه مردان و دو مرکز شامل یک مرکز برای زنان و یک مرکز هم برای مردان در خرم آباد مستقر است. به گفته وی در مجموع در این سه مرکزد 213 بیمار دچار اختلال روانی نگهداری می شوند. مدیر کل بهزیستی استان لرستان یادآور شد: از مجموع چهار هزار و 268 بیمار مبتلا به اختلالات روانی در استان لرستان عمده افراد در گروه سنی 20 تا 60 سال قرار دارند. وی اضافه کرد: از این تعداد 128 بیمار زیر 20 سال و 349 بیمار هم بالای 60 سال قرار دارند. حیدری با اشاره به اینکه از مجموع کل بیماران مبتلا به اختلالات روانی تحت پوشش بهزیستی استان لرستان شمار مبتلایان مرد نسبت به زنان بیشتر است گفت: از این تعداد دو هزار و 815 نفر مرد و هزار و 453 نفر زن هستند. * حدود 150 بیمار دچار اختلالات روانی نیز پشت نوبت پذیرش هستند فاطمه زهرا توکلی معاون توانبخشی بهزیستی لرستان با اشاره به اینکه ظرفیت مراکز شبانه روزی نگهداری از بیماران مبتلا به اختلالات روانی بسیار محدود است گفت: هم اکنون حدود 150 بیمار دچار اختلال روانی در استان لرستان پشت نوبت پذیرش در مراکز شبانه روزی قرار دارند که در عین حال نگهداری این بیماران برای خانواده هایشان کار سختی است. به گفته وی هم اکنون به طور متوسط هزینه درمان هر بیمار دچار اختلال روانی که در مراکز شبانه روزی نگهداری می شوند در ماه بیشتر از 600 هزار تومان است. - - گزارش از مهری میردریکوند  
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 306 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 17:01

دکتر فریدون عزیزی اظهار کرد: از علل عمده بروز بیماری کبد چرب که در جوامع مختلف از جمله ایران شیوع زیادی یافته است، می توان به شیوه ناصحیح زندگی از قبیل کم تحرکی، رژیم غذایی نامناسب و عوارضی همچون دیابت اشاره کرد. عزیزی افزود: در مورد کبد چرب نیز مانند سایر بیماری ها، پیشگیری مقدم بر درمان است و در این ارتباط، داشتن شیوه زندگی صحیح، داشتن وزن ایده آل و مناسب، انجام فعالیت های بدنی روزانه، پیروی از رژیم غذایی سالم، پرهیز از مصرف غذاهای چرب و سرخ کردنی و دوری از استرس از جمله راه های درمان این بیماری است. وی افزود: در کنار رعایت این موارد، گاهی لازم است بیمار به دلیل پیشرفت بیماری از دارو استفاده کند که نوع و میزان آن را پزشکان معالج تعیین می کنند. عزیزی با بیان این که البته داروها در این زمینه نقش کمک کننده دارند، به این صورت که مقاومت به انسولین را در سلول های بدن بالا می برند، ادامه داد: در بیماری کبد چرب مقاومت به انسولین شکسته می شود و یکی از عوامل موثر در ابتلا به کبد چرب، همین امر است. وی با تاکید بر این که کبد چرب درمان قطعی دارد، افزود: داروها تنها نقش کمک کننده در درمان این بیماری دارند و پیشگیری از بروز و درمان کبد چرب بیشتر از طریق رعایت سبک زندگی صحیح در همه جوانب میسر می شود. کبد چرب چیست کبد دومین عضو بزرگ در بدن انسان و مسئول فیلتر تمامی مواد غذایی و نوشیدنی های مصرف شده است؛ در واقع کبد عناصر مضر مواد غذایی را جذب می کند و بخش سالم مواد غذایی را به سایر سیستم های بدن می فرستد. کبد به طور طبیعی خود را ترمیم و پاکسازی می کند اما اگر عناصر منفی وارد شده به بدن، زیاد باشند در این روند اختلال ایجاد می شود. این بیماری علائم مشخصی ندارد و از مواردی مانند خستگی و بی حالی، کاهش وزن و اشتها، تهوع و ضعف عمومی به عنوان علائم آن نام برده می شود. وجود چربی در کبد هر انسانی طبیعی است اما اگر کبدی دارای 5 تا 10 درصد چربی باشد، کبد چرب نامیده می شود. آمارها نشان می دهد در ایران این بیماری در سال های اخیر در سنین مختلف به دلیل شیوه زندگی ماشینی و افزایش شهرنشینی، شیوع قابل توجهی یافته است. منبع: ایرنا  
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 271 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 15:48

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان بهزیستی کشور، به پیشنهاد سازمان بهزیستی کشور و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، 10 مهرماه برابر با اول اکتبر به عنوان روز جهانی سالمندان در تقویم رسمی کشور به ثبت رسید. احترام به سالمندان و تکریم مقام و منزلت آنها مورد سفارش پیشوایان دینی بوده و در آیات کتاب مقدس آسمانی و روایات و آموزه‌های دینی و فرهنگی از جایگاه والایی برخوردار است. در این راستا دبیرخانه شورای ملی سالمندان با تلاش و جدیت در چهار سال اخیر با برنامه‌ریزی جهت اقداماتی از جمله تدون سند ملی برناه‌های راهبردی سالمندان کشور، راه‌اندازی شوراهای ساماندهی امور سالمندان استان‌ها، تشکیل شبکه اجتماعی نهادهای غیردولتی سالمندان و ... تلاش کرده است. با توجه به اینکه طی یکی دو سال گذشته موضوع ثبت و درج روز جهانی سالمندان در تقویم رسمی کشور با چالش‌هایی مواجه بود پس از هماهنگی و کسب تکلیف موضوع به شورای فرهنگ عمومی کشور اعلام و با برگزاری جلسه و هماهنگی با مسئولان این شورا سرانجام و حسب مکاتبه دبیر شورای فرهنگ عمومی و مستند به جلسه شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی این روز بار دیگر به صفحه تقویم رسمی کشور بازگشته و در آن ثبت و درج شده است.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 244 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 15:48

بسیاری از این نوع فراموشی ها جدی نیستند. کمبود خواب، برخی داروها، حتی استرس می توانند باعث ضربه کوتاه مدت به حافظه شوند. ولی خوشبختان مغز انعطاف پذیر است و این شرایط را تغییر و بهبود می بخشد.   مداخلات ساده و قدرتمند می تواند برخی علل تعجب آور کاهش سطح حافظه را رفع کند.   تیروئید ناکارآمد: اگرچه تیروئید نقش خاصی در مغز ندارد اما از دست دادن حافظه با متوقف شدن کارکرد طبیعی تیروئید اتفاق می افتد. این غده پروانه ای شکل تقریبا حاکم بر تمام فرایندهای متابولیک بدن شما است. اگر مشکلاتی در سطح حافظه خود دارید، یک آزمایش ساده تیروئید می تواند تغیین کند که تیروئید شما کم کار است یا پرکار.   گر گرفتگی: گرگرفتگی بخصوص در دوران یائسگی علاوه بر افسردگی، خستگی، بی حوصلگی و افزایش تحریک پذیری، با کاهش سطح حافظه و سطح کارایی فرد همراه است. خبر خوب این است که این عارضه یائسگی به هیچ وجه به مغز آسیب نمی زند و بعد از فروکش کردن آن حافظه بهبود می یابد. بی خوابی و آپنه خواب دوران یائسگی کاهش سطح حافظه در این دوران را به دنبال دارد. کمبود خواب: افراد مبتلا به اختلالات محرومیت از خواب دچار خستگی در طول روز، اختلال در توجه، و کاهش سطح حافظه هستند. توصیه استاندارد بر هشت ساعت خواب شبانه روزی متمرکز است. اما این میزان خواب شاید برای همه کافی نباشد. اگر شما هنگام بیدار شدن از خواب همیشه خسته هستید، و در طول روز خواب ناخواسته دارید، ممکن است به بیشتر از 8 ساعت خواب شبانه روزی نیازمند باشید. اضطراب و افسردگی: شواهد قوی نشان می دهد که اضطراب، افسردگی، و بیماری های دو قطبی مدارهای عصبی درگیر در توسعه و بازیابی خاطرات را مختل می کند. افسردگی شدید اغلب به همراه از دست دادن حافظه است. در مدت زمان طولانی استرس روزمره باعث افزایش سطح کورتیزول در مغز می شود که همین امر از دست دادن سیناپس در سلول های مغزی را به همراه دارد که نتیجه آن ایجاد اشکال در بازیابی خاطرات است. خبر خوب این است که از دست دادن حافظه ناشی از اختلالات خلقی برگشت پذیر است و آن هم با بهبود خلق و خو. داروهای تجویزی: بسیاری از داروهای تجویزی شما را فراموشکار می کند. زاناکس، والیوم، و داروهای ضد افسردگی دارای این اثرات هستند. داروهای قلبی مانند استاتین ها و مسدودکننده های بتا، مسکن های مخدر، و حتی آنتی هیستامین هایی مانند بنادریل اثرات مشابه دارند. اگر فکر می کنید با مصرف این داروها دچار فراموشی موقت می شوید حتما با پزشک خود مشورت کنید. سیگار کشیدن: سیگار فرایند حافظه را دچار خطا می کند و آن هم با مختل کردن جریان خون مغز. کسانی که سیگار می کشند نسبت به دیگران با افزایش سن دچار کاهش سریع تر عملکرد مغز می شوند. علاوه بر این سیگار تجمع پروتئین غیر طبیعی می شود که توانایی مغز را برای پردازش و انتقال اطلاعات مختل می کند. پس اگر می خواهید آسیبی به حافظه خود نرسانید، سیگار را همین حالا کنار بگذارید.   رژیم غذایی پرچرب: این رژیم تنها برای قلب مضر نیست بلکه عوارضی نیز روی حافظه دارد. مطالعات نشان می دهد که رژیم غذایی حاوی چربی، شکر و غذاهای فرآوری شده، به مرور زمان مغز را فرسوده می کنند. مصرف شکر به اندازه ای در کاهش حافظه و قابلیت تفکر موثر است که محققان آلزایمر را دیابت نوع ۳نامیده اند که مستقیما با نوع تغذیه مرتبط است. بهترین رژیم برای محافظت از مغز، رژیم مدیترانه ای، شامل چربی های مفید، میوه، سبزیجات، آجیل و ماهی است.   کمبود ویتامین ب 12: گیاهخواران در معرض خطر بالاتری از این کمبود هستند. ویتامین ب 12 در غذاهای حیوانی مانند گوشت، مرغ، تخم مرغ، فراورده های لبنی و ... موجود است. علاوه بر خستگی، از دست دادن اشتها، یبوست، از دست دادن وزن و ...کمبود این ویتامین می تواند منجر به مشکلات حافظه شود. اگر شما گیاه خوار هستید از نظر کمبود ویتامین ب 12 باید حتما تحت آزمایش قرار بگیرید. مکمل های ویتامین ب 12 شاید مورد نیاز باشند. زنان باردار، سالمندان، افراد کم خون، مبتلایان به اختلالات گوارشی مانند سلیاک و بیماری کرون به این مکمل نیاز دارند. میکروب ها: افرادی که در معرض برخی میکروب ها مانند هرپس سیمپلکس نوع 1 یا همان ویروس تبخال هستند، با احتمال بیشتری دچار مشکل حافظه می شوند. اگرچه هیچ واکسنی برای ویروس تبخال وجود ندارد، واکسیناسیون دوران کودکی در برابر دیگر ویروس ها می تواند به جلوگیری از مشکلات بعدی در زندگی کمک کند. علاوه بر این ورزش منظم فرد را از قرار گرفتن در معرض عفونت های مکرر دور می کند.   منبع: www.msn.com        
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 270 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 15:48

به گزارش ميگنا دکتر حمید یعقوبی در گفت و گو با ایسنا گفت: نشست تخصصی مدیران مراکز مشاوره دانشگاه‌های کشور با کمیسیون بررسی موارد خاص دانشگاه‌ها در تاریخ 16 دی ماه در دانشگاه شهید رجایی برگزار می‌شود. وی با تاکید بر اینکه هدف از برگزاری این نشست ایجاد تعامل بیشتر بین مراکز مشاوره و کمیسیون موارد خاص است، اظهار کرد: در مورد فعالیت‌ کمیسیون موارد خاص باید گفت دانشجویانی که خارج از اراده و توان خود دچار معضلات و افت تحصیلی می‌شوند در این کمیسیون مورد بررسی قرار می‌گیرند.از طرفی برخی از مراکز مشاوره توصیه نامه‌هایی به این دانشجویان دارند که می‌توانند کمک کننده باشند. مدیر کل مرکز مشاوره و سلامت سازمان امور دانشجویان با اشاره به شیوه نامه‌ای که توسط مرکز مشاوره و سلامت سازمان امور دانشجویان به دانشگاه‌ها ارسال شده اظهار کرد: در سال 91، شیوه نامه‌ای در مورد تعامل بین مراکز مشاوره و کمیسیون مواد خاص توسط مرکز مشاوره و سلامت سازمان امور دانشجویان به دانشگاه‌ها ارسال شد و اکنون این نشست برای بررسی عملکرد و مشکلات این شیوه‌نامه و همچنین افزایش تعاملات برگزار می‌شود. دکتر یعقوبی از حضور رئیس سازمان امور دانشجویان در افتتاحیه این نشست خبر داد و گفت: در این نشست علاوه بر مدیران مراکز مشاوره و کمیسیون مواد خاص، رئیس سازمان امور دانشجویان، معاون رئیس سازمان امور دانشجویان و جمعی از مدیران معاونت آموزشی وزارت علوم نیز حضور دارند.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 239 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 15:48

پیام فرح بخش متخصص تغذیه در خصوص جایگاه میوه در برنامه غذایی افراد جامعه گفت: یک فرد بالغ باید روزانه 3 تا 4 واحد میوه دریافت کند. اما منظور ما از یک واحد میوه همان حجم یک سیب متوسط است، پس اگر بخواهیم با این الگو جلو برویم، 17 حبه انگور، 3 عدد زردآلو، 3 عدد آلوسیاه، یک پرتقال متوسط و یا یک نارنگی بزرگ یک واحد میوه به شمار می‌رود. وی تأکید کرد: فرد برای دریافت 3 تا 4 واحد میوه روزانه نباید تمام این مقدار را در یک وعده استفاده کند بلکه باید آن را در میان وعده‌ها دریافت کنند و موضوع دیگر میوه‌ها باید متنوع باشند، مثلاً اگر بخواهیم 3 میوه مصرف کنیم نباید 3 تا سیب باشد بهتر است از سه نوع میوه استفاده کنیم. فرح بخش در خصوص این که افراد چاق باید میوه را چگونه مصرف کنند که وزن آنها را افزایش ندهد، عنوان کرد: افرادی که اضافه وزن دارند، باید خود میوه را مصرف کنند و از مصرف آبمیوه خودداری کنند. زیرا وقتی میوه را آب گیری می‌کنیم، حجم آن کاهش می‌یابد و فیبر آن از دست می‌رود. در واقع آن پالپی که از میوه انتظار داریم، وجود ندارد و احساس سیری که در میان وعده انتظار داریم، به ما دست نمی‌دهد. این متخصص تغذیه در خصوص چگونگی مصرف میوه برای افراد لاغر بیان کرد: افراد لاغر باید به جای مصرف خود میوه،‌ آبمیوه بخورند چرا که نباید منجر به سیری او شود و فرد از وعده اصلی غذایی بیافتد. همچنین برای کودکان هم توصیه می‌کنیم در زمان شیرخوارگی از میوه‌هایی مثل سیب و موز که آسیب کمتری می‌رساند، استفاده کنند و در ادامه از گلابی و در یک سالگی مصرف تمام میوه‌ها برای کودک آزاد است. فقط باید دقت کنیم که هسته میوه‌های هسته‌دار را بگیریم.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 285 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 15:48

دکتر خسرونیا، متخصص داخلی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به خطرساز بودن برخی دردهای ناگهانی جسمی گفت: افراد باید دقت داشته باشند که برخی دردهای ناگهانی که دچار آن می‌شوند، در واقع علائم هشدار دهنده عارضه‌های خطرناکی است که حتی مرگ را می‌توانند برای فرد در پی داشته باشند. وی در ادامه افزود: دردهای ناگهانی در ناحیه شکم و قفسه سینه از جمله این علائم هشدار دهنده هستند که به هنگام شروع درد ناگهانی در ناحیه‌های ذکر شده فرد باید سریعاً به پزشک مراجعه نماید. دکتر خسرونیا در تشریح عارضه‌هایی که دردهای ناگهانی را ایجاد می‌کنند، گفت: درد ناگهانی در ناحیه قفسه سینه هشدار دهنده عوارضی همچون، سکته قلبی، پارگی آئورت، مشکلات ریوی است. این پزشک ادامه داد: دردهای شکمی ناگهانی نیز عوارضی مانند پاره شدن کیسه صفرا و مشکلات صفراوی، پارگی و مشکلات عروق داخل شکم را هشدار می‌دهد. وی در پایان خاطرنشان کرد: در چنین مواقعی افراد باید از خوردن و آشامیدن خودداری نمایند زیرا ممکن است عواقب وخیمی را در پی داشته باشد و تنها کاری که سریعاً باید صورت گیرد، مراجعه به پزشک است.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 294 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 12:00

طبق اعلام سازمان سنجش ثبت‌نام و شرکت در آزمون ورودی دوره دکترا (نیمه‌متمرکز PH.D) سال 95 از روز یکشنبه 6 دی آغاز و در روز سه‌شنبه 15 دی پایان می‌رسد. تمام متقاضیان ضرورت دارد که در مهلت اعلام شده، پس از مطالعه دقیق دفترچه راهنما و فراهم کردن مدارک و اطلاعات مورد نیاز ثبت نام‌ به پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش مراجعه و نسبت به ثبت‌نام اقدام کنند. با توجه به اینکه پرداخت هزینه ثبت‌نام به صورت اینترنتی انجام می‌شود داوطلبان لازم است به وسیله کارت‌های عضو شبکه بانکی شتاب که پرداخت الکترونیکی آنها فعال است با مراجعه به پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش و پرداخت مبلغ 500 هزار ریال به عنوان وجه ثبت‌نام اقدام کئند. آزمون ورودی دوره دکترای (نیمه متمرکز PH.D) سال 95 در روز جمعه 14 اسفند 94 برگزار خواهد شد.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 282 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 12:00

بزرگترین عواملی که ازدواج شما را تهدید می‌کند کند: او با نگاه ناامیدی که روی صورتش بود گفت، «ما داریم طلاق می‌گیریم.» وقتی می‌خواست نیمه پر لیوان را ببیند، لحن صدایش عوض شد. «اما به نفعمان است. چند سال اخیر نتوانستیم رابطه‌مان را درست کنیم. خیلی با هم فرق داریم.» تا ساعت‌ها بعد از مکالمه‌ای که با او داشتم، صدایش در گوشم می‌پیچید. به لیست تفاوت‌هایی که با همسرم داشتم فکر می‌کردم. ما هم تفاوت‌های زیادی با هم داشتیم. آیا امکانش هست که زوجی که تا این اندازه با هم فرق دارند، ازدواجی خوب و خوش داشته باشند؟  من بعنوان یک مشاور ازدواج هر روز با زوج‌هایی روبه‌رو می‌شوم که برای مشاوره پیشم می‌آیند. اما مشکلات آنها اغلب نه بخاطر خیانت است، نه اعتیاد و نه اذیت و آزار. آنها درواقع مرگی آرام و تدریجی را کنار هم تجربه می‌کنند. عباراتی مثل، «ما خیلی با هم فرق داریم»، «ما تفاهم نداریم»، «زندگی خوبی برای ما باقی نگذاشته» با اینکه خیلی معصومانه به نظر می‌رسند اما شدیداً کشنده هستند. عوامل مختلفی می‌توانند سد راه زندگی زناشویی شما شوند اما بیشتر وقت‌ها چیزهای جزئی هستند که اصلاً به چشم نمی‌آیند ولی در ازدواج‌تان رخنه می‌کنند. برای اطمینان از موفقیت ازدواجتان باید مراقب این عوامل باشید:- ۱. اولویت‌های خانوادگیمهمترین منبع استرس‌زا در روابط بیشتر زوج‌ها، روابطی است که خارج از آن دو نفر است. والدینتان، خواهر و برادرهایتان و دوستانتان را دست‌کم نگیرید. باید بدانید که وقتی به همسرتان «بله» گفته‌اید یعنی او را به همه آدم‌های دیگر مقدم کرده‌اید. خیلی از ازدواج‌ها فقط بخاطر همین ضعف در اولویت‌دهی دچار مشکل می‌شوند. هر کس آنها را سمتی می‌کشد بدون اینکه به سمت همدیگر کشیده شوند. زوج‌ها در ازدواج‌های سالم یاد می‌گیرند که همدیگر را به هرکس و هرچیز دیگر مقدم بدانند.- ۲. فقدان ارتباط کلامی این حقیقت دارد که زوج‌ها به طور متوسط فقط چند دقیقه در روز با هم ارتباط کلامی باکیفیت دارند. هرج‌و‌مرج زندگی خیلی راحت شما را درگیر خود می‌کند و باعث می‌شود نتوانید با همسرتان صحبت کنید. اما زندگی بدون ارتباط کلامی زندگی زناشویی موفقی نخواهد بود. سعی کنید برای حرف زدن با همدیگر وقت بگذارید.- ۳. استــرس اینکه استرس‌مان را سر همسرمان خالی کنیم کار بسیار ساده‌ای است. خیلی از ما عادت داریم تا وقتی پایمان را به منطقه آرامشمان یعنی خانه نگذاشته‌ایم همه چیز را در خودمان نگه داریم و بعد که وارد خانه شدیم منفجر شویم. زوج‌های سالم باید از استرسشان برای نزدیک‌تر شدن به هم و تکیه کردن به همدیگر استفاده کنند، حالا منبع این استرس هرچه که باشد: از مشکلات مالی گرفته تا مشکلات کاری و بیماری. - ۴. تکنـولوژی اخیراً وبلاگ مردی را خواندم که تصمیم به طلاق گرفته بود، فقط اینکه می‌خواست از تلفن‌همراهش طلاق بگیرد. این یک واقعیت است، خیلی از ما همیشه و در همه حال این عامل خطرناک برهم‌زننده روابط را همیشه با خودمان حمل می‌کنیم. خیلی از ما وقتمان را در دنیای مجازی پرهرج‌ومرج تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی تلف می‌کنیم، بدون اینکه وقتی برای صمیمی‌تر کردن رابطه با همسرمان بگذاریم. پس تلفن‌هایتان را خاموش کنید، تلویزیون را از برق بکشید و سعی کنید برای همسرتان وقت بگذارید.- ۵. خـودخواهی ازدواج یک درس دائمی و بزرگ از خودخواه نبودن است. و ما یا اجازه می‌دهیم که این تجربه ما را بهتر کند و یا تلخ‌تر می‌شویم. اینکه کسی را بر خودمان مقدم کنیم کار سختی است چون ذات ما طوری است که خودمان را به همه چیز و همه کس مقدم بدانیم. هربار که به خودمان جواب مثبت می‌دهیم، به ازدواجمان جواب منفی داده‌ایم زیرا ازدواج مرد درمقابل زن نیست، ما درمقابل من است.- ۶. نبخشیدن همدیگر بخشیدن و فراموش کردن یکی نیستند. وقتی نتوانیم این را بفهمیم، ناراحتی‌هایمان را برای مدتی طولانی در خودمان نگه می‌داریم. و این ناراحتی‌ها در آخر شروع به ویران کردن زندگی‌هایمان از داخل به بیرون می‌کنند. اما بخشش به معنی تبرئه کردن دیگران نیست، به معنی آزاد کردن خودمان است برای اینکه اجازه دهیم خداوند که خود بخشاینده متعال است، ما را التیام دهد.- ۷. مرزهای سست ما معمولاً به استراتژی تهاجمی در ازدواج فکر می‌کنیم و فراموش می‌کنیم که استراتژی دفاعی هم به همان اندازه اهمیت دارد. ممکن است همه کارها را درست انجام دهیم اما بااین‌وجود یادمان برود که چیزهای آسیب‌رسان را بیرون کنیم. دایره‌ای دور ازدواجتان بکشید و با محافظت از احساساتتان، روابطتان و زمانی را که درکنار هم صرف می‌کنید، از ازدواجتان  هم محافظت کنید.- ۸. گذشتـه بدترین کاری که می‌توانیم در حق رابطه‌مان انجام دهیم این است که همسرمان را با گذشته‌اش تعریف کنیم، نه با چیزی که الان هست. درست است که گذشته‌هایمان روی زندگی همه ما تاثیر دارد اما فقط زمانی که خودمان اجازه دهیم می‌تواند زمان حالمان را کنترل کند. خیلی مهم است که واقعیت گذشته‌هایمان را به هم بگوییم اما مهمتر این است که با دیدن تغییراتی که خداوند در زندگی همسرمان ایجاد می‌کند، به گذشته‌های همدیگر احترام بگذاریم. آنچه قبلاً بوده را فراموش کنیم تا بتوانیم به سمت آینده پیش برویم.- ۹. عدم صداقت  چرا یک دروغ کوچک به اندازه یک دروغ بزرگ خطرناک است؟ چون هر دو آنها یک تاثیر بر صمیمیت شما دارند. صداقت در ازدواج مثل زنجیری است که شما دو نفر را به هم وصل می‌کند. برداشتن یکی از حلقه‌های زنجیر یا ده تا از آنها یک کار را انجام می‌دهد: ایجادِ جدایی. اگر اشتباهاتی در ازدواجتان مرتکب شده باشید یا چیزی را از همسرتان پنهان می‌کنید، الان وقتش است که به دنبال اعتراف باشید. زیرا رابطه‌ای که با بی‌صداقتی جلو رود، دیگر رابطه نیست.- ۱۰. غـــرور «من بزرگترین مشکل ازدواجم هستم» موضوعی است که پاول تریپ در زمینه روابط به آن اشاره می‌کند. وقتی بتوانید به خودتان نگاه کنید آنوقت می‌توانید رابطه‌ای خوب برقرار کنید. نگاه کردن به خودتان یعنی اشتباهات و نقص‌هایتان را تشخیص داده و روی کمبودهایتان کار کنید. اما برای خیلی از ما اینکار سخت است. دلیل آن هم غرور است. برای بیشتر ما راحت‌تر این است که انگشت اتهام را به سمت دیگری بگیریم و بقیه را به خاطر عدم موفقیت رابطه مان مقصر بدانیم. اما زمانی که مسئولیت را از روی دوش خودتان برمی‌دارید، درواقع رابطه‌تان را رها کرده‌اید. چون مشکل بین شما هر چه که باشد، همیشه دو نفر مقصر هستند نه فقط یک نفر. تا این عوامل ازدواجتان را از هم نپاشیده، زمانش رسیده که زره را از تنتان بیرون آورده و سپرتان را زمین بیندازید. امیدواریم درک و شناخت لازم برای تشخیص این عوامل آسیب‌رسان را داشته باشید تا بتوانید از ازدواجتان دربرابر آنها محافظت کنید.  
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 267 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 10:52

در حوزه اپتوژنتیک، فیبرهای نوری کاشته شده برای تحریک سلول‌های مغز با قرار دادن آن‌ها در برابر پالس‌های نوری استفاده می‌شوند و همزمان یک دستگاه دوم به ثبت واکنش آن‌ها می‌پردازد. اما به گفته دانشمندان آمریکایی، چنین تنظیماتی نمی‌تواند شیوه ارتباط گیری نورون‌های مغز را با یکدیگر ثبت کند و اکنون کاوشگرهای جدید آن‌ها این قابلیت را ممکن ساخته است. هر کاوشگر کوچکتر از عرضی کمتر از یک دهم میلیمتر برخوردار بوده و حاوی 12 ال‌ای‌دی است که بزرگتر از بدنه سلول یک نورون نیستند. همچنین 32 الکترود در هر کاوشگر وجود دارد. هر ال‌ای‌دی می‌تواند یک نورون را فعال کند و همزمان، الکترودها می‌توانند واکنش‌های سایر نورون‌های موجود در شبکه اطراف را شناسایی کنند. این فناوری در حال حاضر در دانشگاه نیویورک طی پژوهشی در مورد چگونگی شکل‌گیری خاطرات در حیوانات، بر روی موش‌ها آزمایش شده است. دانشمندان دانشگاه ایلینویز و دانشگاه واشنگتن پیش از این از کاوشگرهای ال‌ای‌دی فعالساز نورون خود رونمایی کرده بودند اما این کاوشگرها از الکترود برای سنجش واکنش‌ها برخوردار نبودند. این تحقیق در مجله نیچر منتشر شده است.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 250 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 8:49

از آنجا که دویدن هزار کیلو کالری می سوزاند، مطمئنا راه سودمندی برای کاهش وزن محسوب می شود. اما بعضی دونده ها، به این نتیجه می رسند که علی رغم کوششهای بسیار با دویدن، وزن کم نمی کنند و حتی برخی از آنها با مقداری اضافه وزن هم مواجه می شوند.اگر شما به قصد کاهش وزن یا تنها به امید ثابت ماندن وزنتان می دوید، سعی کنید از این اشتباهات اجتناب نمایید تا شاهد افزایش عدد ترازو نباشید!اشتباه اول: صرف مواد خوراکی با کالریهای بیش از حد نیاز حتی اگر در هفته چند دقیقه می دوید، اما بیش از کالری مصرفی خود نمی سوزانید، حتما قصد کاهش وزن ندارید! شاید شما نسبت به قبل از شروع ورزش هم گرسنه تر شوید و کالریهای بیش از نیاز دریافت کنید.راهبردی که بسیاری از دوندگان آن را مفید می بینند، تقسیم کالریهای مصرفی در طول روز است. پنج یا شش وعده غذای کم حجم را امتحان کنید؛ بدین ترتیب حریص و پرخور نمی شوید.و مطمئن شوید غذاهای سالمی مانند میوه ها و غذاهای گیاهی میل می کنید؛ نه غذاهای کم ارزش که کالری بالایی دارند، شما را سیر نمی کنند و میتوانند موجب گرسنگی شوند. همچنین بعد از دویدن، از وسوسه "می توانی از خودت پذیرایی کنی" با غذای پرچرب و دارای کالری بالا، پرهیز نمایید. برای اینکه پیشرفت خود را جشن بگیرید، یک پاداش غیر خوراکی مانند ماساژ یا یک دست لباس جدید مخصوص دویدن، انتخاب کنید.خورد و خوراک خود را طوری برنامه ریزی کنید که، انتخاب وعده ها و میان وعده هایتان سنجیده تر و سالم تر باشد. بعضی دونده ها برای اینکه بدانند دقیقا چقدر کالری مصرف میکنند، ترجیح می دهند برنامه غذایی خود را از یک مجله تخصصی انتخاب کنند. شما نیز باید از میزان دقیق کالری مورد نیاز روزانه خود مطلع باشید. دانستن میزان کالری مورد نیاز روزانه به شما کمک خواهد کرد که، تشخیص دهید تا رسیدن به یک کاهش 3500 کالری(معادل یک پوند) در هفته، چقدر فاصله دارید. بنابراین اگر هفته ای 15 مایل می دوید؛ یعنی حدود 1500 کالری در هفته می سوزانید (با این فرض که هیچ ورزش دیگری انجام نمی دهید). برای رسیدن به یک کاهش 3500 کالری لازم است، هفته ای 2000 کالری دیگر یا روزانه حدود 280 کالری دیگر از دست بدهید تا در هفته یک پوند کم کرده باشید. اگر در حال جذب کالری به میزان مورد نظر خود یا حتی بیشتر از آن هستید، کاملا روشن است چرا شاهد کاهش وزن خود نیستید!اشتباه دوم: مسافت کافی ندویدن اگر مدتی است در حال دویدن هستید و کاهش وزنی نداشته اید یا حتی وزنتان یکی دو پوند بیشتر شده است، احتمالا با افزایش مسافت هفتگی خود موفق تر خواهید بود.وقتی اقدام به کاهش وزن کرده اید، واقعا هیچ عدد جادویی مشخصی برای مسافت هفتگی دویدن وجود ندارد. در عین حال، هرچه کالری بیشتری از دست دهید، احتمال بیشتری برای کاهش وزن یا حداقل ثابت ماندن آن وجود دارد. اداره ثبت بررسی کاهش وزن به عنوان یک گروه تحقیقاتی که درباره ی افراد موفق در کاهش وزن و ثابت نگه داشتن آن مطالعه می کند، تاکید دارد که برای کاهش موفقیت آمیز وزن، باید از طریق ورزش در هفته به طور ثابت 2800 کالری سوزاند.از نظر دویدن، 2800 کالری برای یک دونده ی معمولی تقریبا معادل 28 مایل در هفته می باشد. این موضوع بدین معنی نیست که، شما مجبورید برای کاهش وزن، 20 مایل یا بیشتر از آن در هفته بدوید، اما اگر چنین کاری می کنید (یا برای تکمیل اثر دویدن ورزش دیگری انجام می دهید)، احتمالا موفق تر خواهید بود.اشتباه سوم: آشامیدن نوشیدنی های حاوی کالری بالا هنگام دویدن مساله دیگری که دونده ها خصوصا دونده های مسافت زیاد، مانند نیمه ماراتن یا ماراتن را با مشکل مواجه میکند، مصرف آشامیدنی های دارای کالری های بیش از حد است. شما به جز مواقعی که مسافتی طولانی را به مدت بیش از 90 دقیقه می دوید، به آشامیدن نوشیدنی ورزشی، هنگام دویدن یا بعد از آن احتیاجی ندارید. چنانچه طولانی تر از میزان فوق می دوید، می توانید برای جبران الکترولیت های از دست رفته بدن، از نوشابه های ورزشی استفاده کنید. برای هیدراته ماندن بدن ( تنظیم آب بدن) هنگام دویدن و هیدراته شدن مجدد آن پس از دویدن، نوشیدن آب ساده مناسب است.اما وقتی نمی دوید، سعی کنید مصرف نوشابه های ورزشی، آب میوه ها و نوشابه های معمولی را محدود کنید؛ چون آن ها نیز بدون اینکه احساس سنگینی کنید، کالری زیادی وارد رژیم شما می کنند.اشتباه چهارم: عدم تغییر در وضعیت دویدن اگر همیشه یک اندازه ثابت از مسافت را با سرعت یکسانی می دوید، بدنتان ممکن است قدری به آن وضعیت عادت کند. ماهیچه های شما همیشه با وظایفی که خودتان به آنها محول می کنید سازگاری پیدا می کنند. بنابراین اگر کمی انتظارات خود را بالا نبرید، پیشرفت زیادی نخواهید داشت. با تمرین، بدن شما در دویدن ورزیده تر می شود. بنابراین اگر به روش سابق به دویدن خود ادامه دهید، ممکن است تدریجا کالری کمتری بسوزانید. به همین دلیل است که، بعضی از دوندگان تازه کار در ابتدا مقداری وزن کم می کنند و پس از آن پیشرفتی حاصل نمی شود (و یا حتی شاید چند پوندی وزن کاهش یافته خود را بازیابند). اگر همیشه یکنواخت می دوید، توصیه می شود روش گامهای تلفیقی سرعت را حداقل یک نوبت در هفته به کار برید. می توانید حین گرم کردن بدن، اقدام به افزایش سرعت در یک مسافت یک مایلی کنید، آنگاه به مدت یک دقیقه سریعتر بدوید (طوری که تنفس سخت و هنوز تحت کنترل باشد) و سپس به مدت یک دقیقه با گامهای سبک تر بدوید. با این الگو تا 2 مایل پیش بروید، سپس 5 تا 10 دقیقه استراحت کنید. وقتی این الگو بیش از حد برایتان ساده شد، همیشه می توانید مدت زمان دوره های سرعت خود را بیشتر کنید یا در عوض، آن الگو را در یک زمین شیب دار تکرار کنید. به خاطر داشته باشید که کاهش وزن، تنها با عدد ترازو سنجیده نمی شود. چنانچه شما از اشتباهات مذکور اجتناب کرده اید و تغذیه مناسبی داشته اید، اما هنوز با افزایش وزن مواجه هستید، خیلی هم به عدد ترازو اتکا نکنید. بسته به اینکه در چه زمانی از روز یا ماه، خود را وزن می کنیم، وزن ما متغیر خواهد بود. بنابراین ممکن است این عدد، دقیق نباشد. همچنین ممکن است در اثر ورزش، وزن ماهیچه های نسبتا لاغرتر بدن که سنگین تر از چربی ها هستند، افزایش یابد. بنابراین به جز عدد ترازو، به معیارهای دیگری برای سنجش، از قبیل اندازه بودن لباس هایتان، احساسی که نسبت به ورزیدگی خود دارید، درصد چربی و یا ابعاد از دست رفته بدن، توجه نمایید. و اگر واقعا قصد کاهش وزن دارید، سعی کنید صبور باشید و به خاطر داشته باشید که کاهش وزن توام با سلامتی، نیاز به زمان دارد.حتی اگر زیاد می دوید سعی کنید بیشتر از یک پوند در هفته، کاهش وزن نداشته باشید.اشتباه پنجم: عدم تغییر در برنامه باوجود آسیب دیدگی بعضی از دونده ها وقتی دچار آسیب دیدگی می شوند و قادر به دویدن نیستند، همچنان به برنامه غذایی زمان تمرینات خود می پردازند. حتی برخی از آنها نسبت به زمان تمرینات نیز، بیشتر می خورند. چرا که آنها زمان آزاد خود را با رفت و آمد با دیگران و انجام کارهایی که همراه با استراحت و خوردن می باشد، سپری می کنند. بدین ترتیب بیشتر کالری های از دست رفته را جذب می کنند که، بی شک باعث افزایش وزن خواهد شد. در اینجا راه هایی برای پیشگیری از آسیب دیدگی ارائه می گردد که، باعث می شود شما از افزایش وزن مربوط به دوره درمان به دور باشید. توصیه می شود، تمرینات سخت را در تمرینات عادی خود ادغام نمایید. تمرینات بدنی پایه ای و اصلی، مخصوصا از این حیث که باعث پیشگیری از آسیب دیدگی می شوند، حائز اهمیت هستند. بسیاری از آسیب دیدگی های دوندگی، مخصوصا مشکلات مربوط به زانو و باسن، ناشی از ضعف ها و عدم تناسب ماهیچه هاست.علایم هشداردهنده ی آسیب دیدگی ها را جدی بگیرید. اگر سعی کنید با درد خود کنار بیایید، ممکن است باعث شود آسیب دیدگی تان به مراتب بدتر شود. یکی دو روز استراحت، واقعا تاثیری بر تمرینات شما ندارد.از تمرینات خیلی زیاد یا زودهنگام، از دویدن با کفش های کهنه یا نامناسب و از سایر اشتباهات مربوط به دویدن که باعث آسیب دیدگی می شود، اجتناب کنید. اگر شما برای رهایی از آسیب دیدگی به بهترین نحو عمل می کنید، ولی هنوز از عرصه تمرینات به دور هستید، با دکتر یا متخصص فیزیوتراپی خود درباره فعالیت های تمرینی متقابل(دو نفره) بی خطر که می توانید در طول دوره ی توان بخشی خود انجام دهید، صحبت کنید. وقتی که در وضعیت فراغت از دویدن قرار دارید، ممکن است هنوز روند کاهش وزن فعال باشد (و کالری بسوزانید).   منبع: runninginjury.jpg
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 263 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 5:27

به گزارش پايگاه خبري پليس، كارشناسان مركز مشاوره آرامش معاونت اجتماعي فرماندهي انتظامي استان سمنان با استفاده از تجربيات خود در بررسي مشكلات زوج هاي جوان، توصيه هاي كليدي و مهمي را دسته بندي و ارائه كردند، كه به شرح زير تقديم مي شود: شاد باشيم؛ شاد بودن هميشه ارزشمند است، پس سعي کنيم خود را خوشحال و سرحال نشان دهيم تا خستگي را از تن شريک زندگي خود دور کنيم. صبور باشيم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشايند نمي‌دانيم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرايط مناسب او را از چگونگي رفتارش آگاه کنيم. منطقي رفتار کنيم؛ مسايل را منطقي و درست بررسي کنيم و به جاي منافع شخصي، مصالح زندگي مشترک را در نظر بگيريم و بي‌طرفانه قضاوت کنيم. کم توقع باشيم؛ از همسرمان آن‌قدر انتظار داشته باشيم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد. مثبت‌نگر باشيم؛ با بياد آوردن لحظات شيرين زندگي بدبيني را از خود دور کنيم، به رفتارهاي خوب همسرمان بيشتر بينديشيم و جنبه‌هاي خوب زندگي را فراموش نکنيم. خوش‌بين باشيم؛ داشتن نگاه خوش‌بينانه به زندگي و اطرافيان باعث ايجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه مي‌شود. يک‌دل باشيم؛ درک متقابل موجب ايجاد تفاهم مي‌شود و يکدلي به وجود مي‌آورد. شنونده خوبي باشيم؛ هنگامي که همسرمان با ما صحبت مي‌کند حتي‌الامکان به چشمان او نگاه کنيم و يا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهيم که به حرف‌هاي او توجه داريم. مشوق همسر خود باشيم؛ براي رفتارها و صحبت‌هاي همسرمان ارزش قائل شويم و با يادآوري موقعيت‌هاي موفق گذشته، او را تشويق کنيم تا آينده ي بهتري داشته باشد. به پيشرفت يکديگر اهميت دهيم؛ آنقدر صميمي باشيم که پيشرفت و ترقي همسرمان يکي از آرزوهاي ما باشد، در حقيقت اولين کسي که از اين پيشرفت سود مي‌برد ما هستيم. خوش قول باشيم؛ براي حرف‌ها و قول‌هاي خود ارزش قائل شويم و خود را در مقابل آنها مسئول بدانيم خوش‌قولي نشانه ي احترام به خود و همسر است.  به شخصيت همسرمان احترام بگذاريم و حرمت يکديگر را نزد خانواده و دوستان و … حفظ کنيم.  ارتباط کلامي و عاطفي خود را حفظ کنيم؛ سعي کنيم با همسر خود درباره ي مسائل مختلف گفتگو کنيم. صحبت کردن بهترين راه آگاهي از افکار و احساسات همسر مي‌باشد.  با يکديگر مهربان باشيم؛ همسرمان را جزئي از وجود خود بدانيم، محسناتش را بازگو کنيم، برايش خوبي بخواهيم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببريم. با مهرباني مي‌توانيم مالک قلب‌هاي يکديگر باشيم و رابطه اي گرم و صميمي بر قرار کنيم.  محبت‌پذير و قهر گريز باشيم؛ منش توأم با مهرباني و دوري از قهر و کينه صفت همسران فداکار است. تلاش کنيم که آيينه ي زندگي مان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.  راستگو باشيم؛ صداقت و راستي از بهترين سرمايه‌هاي زندگي مشترک است. هرگز نبايد به دروغ و نيرنگ متوسل شويم حتي اگر حقيقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنيم که دروغ پايه‌هاي زندگي را سست مي‌کند. محيط خانواده را با صفا کنيم؛ فضاي عاطفي خانواده بايد چنان مطلوب و دوست داشتني باشد که همسرمان در آن احساس رضايت خاطر کند و از امنيت رواني برخوردار باشد.  به ارزش‌هاي ديني، اخلاقي و خانوادگي پايبند باشيم؛ ارزش‌ها از ارکان و ستون‌هاي اصلي خانواده محسوب مي‌شوند و مقيد بودن به ارزش‌ها موجب دوام و استحکام خانواده مي‌شود و اصالت آن را حفظ مي‌کند.  به نيازهاي همسر توجه کنيم؛ رفتار دلنشين و توأم با متانت موجب مي‌شود خواسته‌هاي خود را به راحتي بيان کند.  بهداشت رواني همسر را تأمين کنيم؛ در سايه ي سلامت جسمي و رواني مي‌توانيم به هدف‌هاي خود برسيم، بنابراين بايد به رفتار او توجه نماييم و از افسردگي و خموديش جلوگيري کنيم.  با يکديگر مشورت کنيم؛ هر يک از همسران بايد حق داشته باشند نظر و پيشنهاد خود را بيان کنند. با مشورت کردن، راه رسيدن به زندگي سالم کوتاه تر مي‌شود.  قدرشناس باشيم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظايف، مسئوليت‌ها و همکاري‌هايش قدرداني کنيم براي ابراز سپاسگزاري و تشکر به کلمه‌هاي خاصي نيازمند نيستيم!  احساس مسئوليت داشته باشيم؛ هر يک از همسران بايد خود را در مقابل کاري که برعهده گرفته‌اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالي نکنند.  برنامه‌ريزي کنيم؛ در حقيقت برنامه‌ريزي به زندگي خانوادگي نظم و سامان مي‌بخشد.  الگوي خوبي باشيم؛ طوري رفتار کنيم که الگوي رفتاري مناسبي براي همسر و فرزندان خود باشيم.  خود را به جاي همسرمان بگذاريم؛ دنيا را از دريچه ي نگاه او ببينيم و از خود بپرسيم : اگر من جاي او بودم چه مي‌کردم؟  به خواسته‌ها و افکار يکديگر احترام بگذاريم؛ فراموش نکنيم که ازدواج پيمان همکاري و تشريک مساعي است.  ميانه رو و متعادل باشيم؛ حضرت علي (ع) فرموده‌اند «خيرالامور اوسط‌ها»، پس اگر در تمام امور زندگي (خوردن، خوابيدن، مسافرت و حتي محبت کردن و…) اعتدال را رعايت کنيم کمتر دچار مشکل مي‌شويم.  با جملات زيبا از همسر خود دلجويي کنيم؛ يک جمله ي شورانگيز مي‌تواند طوفاني از شم و غضب و نفرت را خاموش کند و بناي زندگي را از خطرات گوناگون دور سازد.  روابط زناشويي را بسيار مهم بدانيم؛ عدم توجه به اين روابط موجب ايجاد مشکلات مختلف خانوادگي، روحي و رواني براي هر يک از طرفين مي‌شود و زندگي را با خطرهاي جدي روبرو مي‌کند.  به همسر خود بگوييم که من به خاطر عشق به تو همه ي سختي‌هاي زندگي‌مان را مي‌پذيرم؛ چنين جملاتي باعث دلگرمي او مي‌شود.  همسر خود را راضي کنيم؛ بايد طوري رضايت همسرمان را جلب نماييم که مطمئن باشيم هيچ وقت ما را ترک نمي‌کند و يا در هيچ مشکلي ما را تنها نمي‌گذارد.  با متانت و صداقت قبول کنيم که در بعضي از کارها همسرمان شايسته‌تر است.  براي سخن و پيشنهاد همسرمان احترام قائل شويم و خود را عقل کل ندانيم. باور داشته باشيم که هميشه همه چيز را همگان دانند.  سختي‌ها و مشکلات محيط کار را در حد ضرورت با همسرمان در ميان بگذاريم؛ هم فکري بار مشکلات را سبک‌تر مي‌نمايد.  فرمان ندهيم؛ نبايد خانه را به پادگان تبديل کنيم، متوجه باشيم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل يکه تازي و خشونت.  تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنيم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت رواني انسان را از ميان مي‌برند. بهتر است به جاي اعمال تعصبات دست و پاگير انرژي خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماييم.  از ازدواج خود اظهار پشيماني نکنيم؛ زندگي و روابط خود را با ديگران مقايسه نکنيم و از ياد نبريم که زندگي هر کسي مطابق سليقه و عقل و درايت او اداره مي‌شود.  روي نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاريم؛ هر فردي ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه‌دادن اين نقاط ضعف موجب ايجاد کدورت مي‌شود. هرگز نبايد از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌اي براي سکوت يا شکست دادن همسر استفاده کنيم.  مقابله به مثل نکنيم؛ از رفتارهاي تلافي جويانه بپرهيزيم و سعي کنيم به جاي مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او يادآوري نماييم.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 248 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 4:26

به گزارش مهر، حجت الاسلام محمود حقیقی ظهر شنبه در کرسی آزاد اندیشی حوزه علمیه اصفهان با موضوع شبکه‌های اجتماعی و تأثیر آن بر سبک زندگی اظهار داشت: با توجه به گسترش شبکه‌های مجازی در دنیای امروز نه تنها کار کردن زیاد با این شبکه‌ها فرد را منزوی نمی‌کند بلکه بالعکس با توجه به گرایش نیمی از جامعه به این شبکه‌ها، عدم آشنایی با این تکنولوژی باعث منزوی شدن می‌شود. این استاد دانشگاه تصریح کرد: با ورود به این شبکه‌ها علاوه بر اینکه فرد با روش نویسندگی آشنا و بر علمش افزوده می شود، این موضوع خود موجب افزایش اعتماد به نفس می شود. محمدی فشارکی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در مقابل این صحبت های حقیقی، اظهار داشت: اعتیاد به شبکه‌های مجازی، نوعی وابستگی است که موجب محدودیت می‌شود. وی افزود: حضور فرد به صورت ناشناس در این گونه محیط ها باعث کاهش عفت و حیا در فرد می شود. فشاركی گفت: از دست دادن فرصت‌ها، منزوی شدن، کاهش اعتماد به نفس، ایجاد هویت جعلی، احساس افسردگی، به تاخیر افتادن ازدواج، خیانت خانواده، تغییر سبک زندگی و ... از جمله آفات این شبکه ها است. با سلب آزادی انتخاب افراد آگاهانه نخواهد بود حجت الاسلام حقیقی، استاد دانشگاه اصفهان در مورد آسیب‌های ورود و استفاده از شبکه‌های مجازی اعلام کرد: آسیب‌هایی که اشاره شد به دلیل این است که آزادی از افراد گرفته شده و زمانی که آزادی از انسان گرفته و فرد محدود شود، انتخاب های او آگاهانه نخواهد بود. وی افزود: بسیاری از اساتید و از جمله خود بنده در این شبکه‌ها با هویت واقعی حضور داریم، بنابراین هویت جعلی معنا ندارد. محمدی فشاری که منتقد استفاده از شبکه‌های مجازی در این کرسی‌ آزاد اندیشی بود، ادامه داد: اگر استفاده از شبکه‌های مجازی با شناخت، آگاهی و هدف، باشد، مشکلی به وجود نمی آید. وی اظهار داشت: در رده سنی نوجوانان بهتر است اجازه ورود به این محیط داده نشود و برای این منظور باید نیازهای این قشر جامعه را به طور سالم تأمین کرد. این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: تقویت رابطه با گروه سنی نوجوانان و آشنا کردن فرزندان با محیط مسجد (به دلیل رفت و آمد عموما افرادی مؤمن و با ایمان که باعث مثبت شدن نگاه فرزندان به این امکان می شود) زمینه رشد فزرندان را فراهم خواهد کرد. اطلاعات شبکه های اجتماعی مستدل نیست حقیقی گفت: نحوه ارتباط برقرار کردن با دیگران و افزایش ارتباطات، تقویت نویسندگی، آموزش انواع مهارت‌ها از طریق عضویت در گروه‌های مختلف و به طور کلی بالا رفتن سطح اطلاعات از مزایای استفاده از این تکنولوژی است. وی افزود: حال که می‌توان استفاده های زیادی از این تکنولوژی انجام داد به چه دلیل باید از آن صرفنظر کرد و باید گفت می‌توان همگام با پیشرفت جهان به وسیله این تکنولوژی پیش رفت. در ادامه محمدی فشارکی که به عنوان منتقد استفاده بیش از حد از شبکه‌های مجازی حضور داشت، اعلام کرد: استفاده از این شبکه‌ها گرچه اطلاعات فراوانی را به افراد می دهد اما از نظر موثق و مستدل بودن این مطالب تضمینی وجود ندارد. وی اظهار کرد: در جوامع غربی برای استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی محدودیت‌هایی وجود دارد به گونه‌ای که افراد قبل از سنین ۱۳ سالگی نمی‌توانند در این شبکه‌ها عضو شوند و این خود دلیلی بر عدم مطلوبیت استفاده از این شبکه‌ها است. فشارکی تاکید کرد: نه تنها عضو نشدن هیچ ضرری به اشخاص نمی‌رساند چه بسا عضویت در این گونه فضاها، باعث ضررهایی در زندگی نیز می شود. حجت الاسلام مجتبی صالحی که به عنوان داور این کرسی آزاداندیشی در جلسه حضور داشت، گفت: باید توجه کرد که اگر انسان با شناخت و آگاهی به این شبکه‌ها ورود یابد و بداند که با چه هدفی عضو این گروه‌ها می شود، دیگر مشکلی نیست. وی تأکید کرد: با توجه به این که در بعضی از این شبکه‌ها هیچ شناختی وجود ندارد که مدیرگروه چه کسی است و یا اطلاعاتی که ارسال می‌شود از طریق چه شخصی است بنابراین لزومی ندارد که انسان فضای خالی ذهنش را از مطالبی پر کند که اطمینانی به صحت آن‌ها ندارد. وی گفت: این قضیه مانند میدان مینی است که ورود به آن نیاز به حضور یک تخریبچی دارد.
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 246 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 2:51

فصل زندگی هر کس دارای سه مرحله بلوغ جسمی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی است که یکی پس از دیگری رخ می‌دهد بلوغ در هر فرد براساس ویژگی‌هایی حادث می‌شود. تغییرات دوران بلوغ در پسران و دختران، متفاوت و شامل تغییرات جسمی و تغییرات روحی روانی است و سلامت جسمی و اخلاقی و روانی نوجوان به چگونگی تربیت او در خانه و محیط اجتماعی بستگی دارد. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است و از آنجایی که با تغییرات جسمی و هورمونی فراوانی همراه است منجر به دگرگونی برخی رفتارها در نوجوانان می‌شود و از سوی دیگر این رفتارها با مقابله والدین روبه‌رو شده و بدین ترتیب نوجوان را برای رسیدن به بعضی اهداف و ارزش‌ها و هویتی که به دنبال آن هستند، برمی‌انگیزد. حال می‌خواهیم با شما از دورانی حرف بزنیم که به اصطلاح پیش از بلوغ است. در این دوران والدین و سایر افرادی که با نوجوان در ارتباط هستند باید برخی ضوابط را رعایت کنند تا وقتی کودک به سن بلوغ رسید و خود را در دنیای ناشناخته بلوغ دید، دچار نگرانی‌ها و تشویش‌ها و به اصطلاح اریکسون، دانشمند بزرگ روانشناسی، دچار سردرگمی هویت و تشویش هویت نشود. امروزه مهمترین و بهترین و سالم‌ترین واحدی که در جامعه ما وجود دارد «خانواده» است، عنصری که در صورت صحت و سلامت کامل می‌تواند افراد متخصص، سالم و مفید به جامعه عرضه کند، بنابراین بسیاری از ریشه‌های کودکی، نوجوانی، جوانی، بزرگسالی و پیری در خانواده قرار دارد و برای اینکه هر دوره رشدی به خوبی سپری شود باید آنها ریشه و پایه خوبی داشته باشند. رضا دستجردی، دکتری روانشناسی اجتماعی و معاون فرهنگی، دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با اشاره به اینکه بلوغ بحرانی‌ترین دوره زندگی هر فرد است، مي گويد: برخورد صحیح والدین به نوجوانان کمک می‌کند تا این دوره پرتلاطم را آرام پشت سر بگذارند. وی افزود: تغییرات ناگهانی و سریعی که هنگام بلوغ اتفاق می‌افتد، موجب سراسیمه شدن، دستپاچگی و نگرانی نوجوان شده و در خیلی از موارد منجر به بروز رفتارهای ناهنجار و غیرمطلوب در آنان می‌شود. این روانشناس اجتماعی با اشاره به اینکه تغییرات دوران بلوغ در پسران و دختران، متفاوت و شامل تغییرات جسمی، روحی و روانی است، افزود: سلامت جسمی، اخلاقی و روانی نوجوان به چگونگی تربیت او در خانه و محیط اجتماعی بستگی دارد. دستجردی تصریح کرد: والدین پیش و پس از بلوغ و در هنگام رخ دادن آن موظف به انجام تکالیفی هستند، آنها باید فرزندان خود را پیش از بلوغ آماده و آگاه سازند. حدود چهار تا شش سال پس از بلوغ جسمی، بلوغ روانی حادث می‌شود. بلوغ جسمی علایم جسمی دیدنی دارد اما بلوغ روانی فرآیندی است که ظهور خارجی واضح و آشکار ندارد و ویژگی‌های بلوغ روانی مخفی است. معاون دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، با اشاره اینکه پدران به پسران و مادران به دختران آگاهی دهند، ادامه داد: والدین یک سال پیش از این سن، موضوع را به شکلی دوستانه و با صمیمیت برای فرزندان خود توضیح داده، آن چنانکه خاطره خوشی در ذهن آنها ایجاد کند. والدین در جریان بلوغ نقش حامی را برای فرزندان خود ایفا و به آنها اطمینان دهند که می‌توانند به آنها تکیه و همه چیز را بگویند. وی با اشاره به اینکه آگاهی فرزندان ما از بلوغ به سود آنهاست، تصریح کرد: با آنها با محبت و آرامش برخورد کرده تا آگاهی آنان، از اقدامات نادرست جلوگیری کند. این روانشناس اجتماعی تصریح کرد: جهت‌گیری آینده و اندیشیدن درباره تصمیمات مهم زندگی مانند تحصیل،‌ اشتغال، انتخاب همسر و ازدواج، بخش مهمی از رویاهای او را تشکیل می‌دهند. والدین مانند یک چراغ و حمایت کننده‌ای پشت‌سر فرزندان خود حرکت کنند. پدر و مادر باید دوست و مشاور برای تعادل رفتار فرزند خود باشند و آزاد گذاشتن کامل کاری اشتباه است. دستجردی با اشاره به اینکه فرزندان خود را در دوران بلوغ محدود نکنید، افزود: با محدودیت زیاد، فرزندان از فضای خانه دور و بیشتر وقت خود را با دوستان‌شان خواهند بود و از آنها که تجربه ندارند کمک خواهند گرفت. والدین باید دنیای ذهنی آنها را درک و مشکلات را از دیدگاه خودشان ببینند تا اعتماد فرزندان را جلب کنند. این روانشناس خاطرنشان کرد: پرهیز از رفتارهای پرخاشگرانه، تحقیر و مقایسه کننده و سپردن بخشی از مسئولیت‌ها به فرزندان و مشارکت دادن آنها این دوران را راحتر خواهد کرد.  حجت الاسلام و المسلمین سید حسن سیدی، کارشناس مذهبی و مسئول نهاد رهبری در دانشگاه علوم‌پزشکی خراسان‌جنوبی‌، نیز گفت‌: عوامل بسیار‌ی در تعیین زمان بلوغ تاثیر دارند ولی با این وجود یکی از زیباترین وقایع دوران حیات هر فرد واقعه بلوغ است.  وی ادامه داد: دستگاه‌های متعددی در تن و روان ما باید به دقت و در نهایت سلامت و به موقع، حرکتی هماهنگ را به انجام رسانند تا یک نوجوان بالغ شود. خانواده نقشی مهمی در این دوران دارند. یک پدر و مادر خوب از مرحله بلوغ فرزند خود، مطلع و در این دوران مانند یک دوست با فرزندش همراه می‌شود.  سیدی با اشاره به اینکه آگاهی فرزندان از بلوغ از هراس و اقدامات نادرست آنها جلوگیری می‌کند، تصریح کرد: در جریان بلوغ فرزندان خود به ویژه دختران را یاری کنید که احساس امنیت کرده و پس از بلوغ نیز به مدت دو سال باید به فرزندان کمک کرد.  وی با اشاره به اینکه تضاد فرزندان با والدین از ویژگی‌های این دوره است، اظهار کرد: این خصوصیت تا چهار سال ادامه داشته و این صفت عادی و طبیعی است.  سیدی خاطرنشان کرد: اطلاعات باید در زمان مناسب و متناسب با نیاز و هماهنگ با فرهنگ هر جامعه‌ای باشد و بهترین زمان برای دادن اطلاعات در مورد هر تحول زمانی نه چندان نزدیک و نه چندان دور از آن رخداد است.  بهناز زال، کارشناس ارشد روانشناسی گفت: بی‌شک دوران بلوغ یکی از پرتنش‌ترین دوران‌ها‌ی زندگی هر فرد خصوصاً دختران بوده و نقش والدین در دوران بلوغ می‌تواند اهمیت بسیاری در ایجاد آرامش روحی و روانی برای دختران در سن بلوغ داشته باشد. در فاصله بلوغ جسمی و روانی، جسم بیش از روان رشد می‌کند لذا جسم بر روان تسلط داشته و به همین علت دوران بحران نامیده می‌شود. این کارشناس روانشناسی تصریح کرد: انتظارات اطرافیان در دوران بلوغ باید متناسب با توانمندی‌های فکری و روانی فرد باشد تا نوجوان دچار استرس کمتری شود.  زال با بیان اینکه در بلوغ جسمی، بلوغ جنسی نیز شکل گرفته که در جامعه کنونی نوجوان بیشتر در معرض خطرات قرار می‌گیرند، اظهار کرد: در دوران بلوغ فرد دچار بحران‌هایی شده که باعث کم شدن عزت نفس و ایجاد محدودیت‌هایی برای نوجوان می‌شود.  وی با اشاره به اینکه پرخاشگری در نوجوانی از علایم افسردگی نیست، افزود: والدین باید در این دوران از وظایف خود به خوبی آگاهی داشته باشند. اگر در این دوران نیازهای عاطفی‌شان به خطر بیفتد نیازهای خود را در جاهایی دیگر جستجو می‌کنند. -      
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 250 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 1:44

«آموزش و پرورش»؛ نهادی زیربنایی و بستر آفرین با عنوانی که متذکر وظایف همزمان این نهاد بر دو مقوله آموزش و پرورش در جامعه است، درحالی این عنوانِ مسئولیت محور را به دوش می‌کشد که به نظر می‌رسد در وجه پرورشی خود مغفول واقع شده، به صورتی که این وجه در برابر امر آموزشی در این نهاد رنگ باخته و تا حدودی در محاق قرار گرفته است تا جایی که می‌توان مدعی شد این روز‌ها «پرورش» در مدارس کشور حال و روز خوبی ندارد. این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که نهاد آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی «کنشهای تربیت محورِ دانش‌آموزی» مسئولیت سنگین ساخت تربیت اجتماعی و پایه‌ریزی هویت شخصیتی دانش‌آموزان را علاوه بر آموزش صحیح علمی آنان بر عهده دارد. اجتناب از طرح کلیشه‌ای مسائل «پرورش محور» رسالت «پرورش محوریِ» نهاد آموزش و پرورش مسئله‌ای است که زهرا طبیب‌زاده عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس آنرا وجه فراموش شده مهم‌ترین نهاد تربیتی کشور می‌نامد و در گفت‌و‌گویی با میزان معتقد است: تربیت اسلامی در جامعه ایران از وظایف دولت‌ها و سیاست گذاران پرورشی و آموزشی است که متاسفانه این مقوله بسیار مهم به دست فراموشی سپرده شد ه است. وی با پرشتاب خواندن تغییراتِ پدیده‌های تاثیرگذار در سبک زندگی دانش‌آموزان گفت: متأسفانه به جز معدودی از مربیان و معاونان، سطح مطالعه و آگاهی‌های به روز مربیان پرورشی محدود است و این در حالی است که دانش‌آموزان کاملاً به روز هستند و پا به پای تغییرات پیش می‌روند و همین موضوع حساسیت و لزوم کارایی این عنصر در مدارس را افزایش می‌دهد. طبیب‌زاده با تاکید بر نقش سازنده و تاثیرگذار مربیان پرورشی در مدارس خاطر نشان کرد: انتقال و پرورش استعدادهای درونی دانش آموز نباید یکنواخت و کلیشه‌ای باشد، لذا باید در شیوه‌ها و روش‌های تربیتی بازنگری و آن را روزآمد کرد. وی با انتقاد از درحاشیه قرار گرفتن امور تربیتی در مدارس کشور ادامه داد: یکی دیگر از مهم‌ترین چالش‌های انجام رسالت امور تربیتی درمدارس، کلیشه‌ای شدن برخی مسائلِ آموزشی تحت عنوان فعالیتهای پرورشی است که موجب کاهش شور و انگیزه دانش‌آموزان در فعالیت‌های تربیتی می‌شود. با این وجود به نظر می‌رسد یکی ازمهم‌ترین دلایل مهجور و مغفول ماندن پیگیری و طرح مسائل پرورشی در مدارس کشور نادیده گرفتن شدن مقوله محوری مشاوره در مدارس است. مقوله‌ای که به عنوان عنصری کار آمد در نهاد آموزشی ضمن راهنمایی و زمینه سازی پرورش فکری محصلین به عنوان یک حلقه واسط بین مباحث پرورشی و آموزشی مطرح است. مشاوران با تسهیل جریان رشد همه جانبهٔ فرد، آموزش مهارت‌های زندگی فردی، اجتماعی، کاهش و حذف موانع رشد، خود‌شناسی و محیط‌شناسی و همچنین ارائه سایر خدمات یاورانهٔ روان‌شناختی درمدارس نقش بسیار حساسی دارند. به ازای هر ۶۱۵ دانش‌آموز یک مشاور در مدارس این حساسیت و نقش کانونی، نهاد مشاوره ای را می‌طلبد که نظام آموزش و پرورش باید عنایت بیشتری به سازماندهی و به کار‌گیری آن‌ها در مدارس کشور داشته باشند؛ در حالی که طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش حدود ۲۰ هزار مشاور در مدارس کشور وجود دارد و این یعنی اگر تعداد دانش‌آموزان ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر باشد، به ازای هر ۶۱۵ دانش‌آموز یک مشاور در مدارس وجود دارد. آمارهایی که از سوی آموزش و پرورش اعلام شده است، نشان می‌دهد که مقطع ابتدایی حدود ۶ میلیون دانش‌آموز، راهنمایی یا‌‌ همان دوره متوسطه اول هم ۳ میلیون دانش‌آموز و مقطع دبیرستان هم ۳ میلیون دانش‌آموز در خود جای داده است. بدون شک بیشترین گروهی که در مدارس احتیاج به مشاوره و راهنمایی دارند، دانش‌آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان هستند؛ حال اگر به صورت میانگین دانش‌آموزان راهنمایی و دبیرستان ۶ میلیون جمعیت داشته باشند با در نظر گرفتن ۲۰ هزار نیروی مشاور می‌توان گفت به ازای هر ۳۰۰ دانش‌آموز یک نیروی مشاور در مدرسه وجود دارد. البته در این بین نباید احساس نیاز دانش‌آموزان دبستانی به مشاور را نادیده گرفت؛ برخی کار‌شناسان معتقدند که دبستانی‌ها با توجه به اینکه در مقطع حساسی قرار دارند نیاز به مشاوران را احساس می‌کنند؛ زیرا به وجود آمدن عادات و رفتار غلط در سنین کودکی اگر به شکل و شیوه صحیح برطرف نگردد ؛در دوران نوجوانی و جوانی این مسائل و مشکلات به شکل حادتری آشکار می‌شود. امروزه جوانان ما از مسائل و مشکلاتی همچون یاس و ناامیدی، سرخوردگی، افسردگی، اضطراب، دلزدگی از تحصیل،گرایش ارتباط با جنس مخالف به شیوه‌های غلط و بسیاری از موارد دیگر رنج می‌برند. در حالی که بنا به گفته کفاش، مدیرکل برنامه‌ریزی و امور فرهنگی و مشاوره وزارت آموزش وپرورش ۳۲ درصد دانش آموزان از نوعی مشکل اجتماعی روانی رنج می‌برند با این وجود مدارس کشور از وضعیت مشاوره‌ای مطلوبی برخوردار نیست. چالش شبکه‌های اجتماعی و لزوم دو چندان حضور مشاور این چالش‌ها به همراه معضل جدیدی به نام رشد بی‌ضابطه عضویت دانش آموزان در شبکه‌های اجتماعی و امکان این شبکه‌ها در شبه افکنی‌های اعتقادی و هویتی، شرایط بغرنجی را برای محصلین دوره‌های متوسطه و راهنمایی به وجود آورده است. در این باره جبار کوچکی‌نژاد نائب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتگویی با خبرنگار میزانضمن گوشزد کردن لزم حضور مشاوران مجرب در مدارس کشور اظهار کرد: تحت این شرایط که شبکه‌های مجازی نفوذ فراگیری بین دانش‌آموزان دارد حضور فردی در مدارس در جهت ابهام‌زدایی از شبهات این شبکه‌ها به شدت احساس می‌شود. وی با انتقاد از سیستم فعلی آموزشی در کشور که وجود و حضور معلم مشاور را دراولویت‌های اول مدارس نمی‌داند گفت: متاسفانه وجود مشاور در مدارس جدی گرفته نمی‌شود. در بسیاری از جنبه‌ها برای دانش‌آموزان سوالاتی مطرح می‌شود و این در حالی است که کسی پاسخگوی سوالات، شبهات و ابهامات دانش آموزان نیست و محصلین پاسخ سوالات خود را در شبکه‌های مجازی جستجو کرده و نتیجه آن نیز مشخص است زیرا شبکه‌های اجتماعی با انبوهی ازمحتویات پالایش نشده چالش‌های ذهنی دانش‌آموزان را دوچندان می‌کنند. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رویکرد آموزش و پرورش در اولویت‌بندی معلمان را ناصحیح ارزیابی و خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش معتقد است که اولویت اول در مدارس مسائل آموزشی است و تخصیص فردی به عنوان مشاور در مدرسه از اولویت‌های دوم مدرسه است، که رویکردی غلط و قابل نقد محسوب می‌شود. وی با تاکید بر لزوم تامین امنیت روحی و روانی دانش‌آموزان تصریح کرد: اگر دانش‌آموزان از بهداشت و سلامت روانی مناسب برخوردار نباشند به طور قطع افت تحصیلی دامنه‌داری را در کشور شاهد خواهیم بود، چرا که اختلالات یادگیری رابطه مستقیمی با سلامت روان دانش‌آموران دارد و این مهم حاصل نخواهد شد مگر با حضور یک معلم مشاور مجرب در مدارس. پدیده اعتیاد دانش آموزی و نقش سازنده مشاوران مدارس خلاء معلم مشاور در مدارس در شرایطی مشهود به نظر می‌رسد که متاسفانه آمارهای تکان دهنده‌ای از گرایش محصلین به انواع مواد مخدر در جامعه منتشر می‌شود که هر چند به گفته نادر منصورکیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش اطلاق واژه معتاد به دانش آموزان نیازمند ابزارهای پژوهشی، از قبیل پرسشنامه و مطالعات شیوع‌شناسی است. اما آنچه هویداست گرایش قشر آینده ساز جامعه به این نوع رفتار پر خطر اجتماعی است که در دانش آموزان رو به افزایش است و اطلاق و یا عدم اطلاع لفظ «معتاد» دردی از خانواده‌های نگران محصلین درمان نمی‌کند. هرچند به گفته منصور کیایی، وزارت خانه مزبور برنامه‌های دربارهٔ نوجوانانی که در معرض خطر هستند و یا نوجوانانی که ممکن است دچار اختلالات مصرف شده باشند؛ تحت عنوان مداخلات مراقبتی دارد. اما پیشگیری از گرایش جوانان و نوجوانان به این پدیده شوم اجتماعی نیازمند برنامه‌های مستمر آموزشی در مدارس با محوریت فردی بعنوان معلم مشاور است. در همین مورد قاسم احمدی لاشکی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، تربیت و پرورش را جوهره اصلی مبارزه فراگیر با پدیده اعتیاد در مدارس عنوان در گفتگو با میزان معتقد است: باید مسئله آموزش با جدیت بیشتری مورد توجه قرار گیرد و اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدربه همراه آموزش و آگاهی بخشی جدی به دانش‌آموزان در مدارس سرلوحه کار باشد. وی حضور مشاور و معلم پرورشی متخصص و آموزش دیده را در مدارس کشور لازم و ضروری دانسته و می‌گوید: وجود یک شخص با تخصص‌های پرورشی لازم تا حد زیادی می‌تواند با آگاهی بخشی به دانش آموزان خطر جبران ناپذیر اعتیاد را گوشزد کند. عنصر مشاوره و تحقق بخشی استعداد‌های درونی دانش آموزان جایگاه مشاور در مدرسه را باید حول ماهیت و خدمات وی سنجید، مشاور با روان و ذهن فرد ارتباط دارد، او باید در ابتدا به قلب نفوذ کند تا بتواند بر دامنه اثرگذاری خود بر فرد بیفزاید. هر چند مشاوران مدرسه به دلایل متعدد فردی و سازمانی از جایگاه مناسبی در مدارس برخوردار نیستند، این‌که در هر مدرسه یک مشاور و یا حتی دفتر مشاوره وجود داشته باشد ولی از کارآمدی مطلوب برخوردار نباشد، موجب ضعف جایگاه مشاور است؛ وجود شکاف میان وضعیت موجود و مطلوب می‌تواند در سیاست‌گذاری‌های کلان دیده شود و موجبات تدوین سیاستهایی برای حل این مسئله گردد. آنچه مسلم و روشن است احتیاج امروز مدارس به ایجاد نظام مشاوره در مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان است. یک مشاور اگرچه نمی‌تواند کل مسائل روحی و روانی دانش آموزان را به سرعت حل کند اما با کمک خانواده و دادن آموزش و آگاهی به آنان از شدت بسیاری از مشکلات کاسته می‌شود. مشکلات دانش‌آموزان زنجیره‌ای از عوامل فردی و اجتماعی است که نیازمند دیدی جامع نگرو نظام مند به استعداد‌ها و توانائیها و علائق- شخصیت - ساختار و وضعیت خانواده و سایر متغیرهای محیطی است. مشاور مدرسه با آگاهی از ارتباط تنگاتنگ مشکلات تحصیلی با زمینه‌های روانی -اجتماعی دانش آموزان، با استفاده از متون و روشهای راهنمایی و مشاوره از طریق- شیوه‌های مختلف فردی گروهی و خانوادگی به دانش آموزان کمک می‌کند تا با بررسی‌های همه جانبه مشکل بتوانند راه حل یا راه حلهای مناسب را انتخاب و برای اجرای آن‌ها برنامه ریزی نمایند و در ‌‌نهایت عملکرد دانش آموزان در ابعاد مختلف بهبود یابد. بهره‌گیری از استعدادهای دانش آموزان و خواسته‌هایشان در قالب هنرهایی مانند نمایش، موسیقی، ورزش و غیره علاوه بر شکوفایی استعدادهای آنان می‌تواند در این راه موثر باشد و در تبدیل کردن فضای مدرسه به فضایی شاد‌تر نقش مهمی را ایفا کند، تا حداقل کودکی که در خانه با مشکلات خانوادگی مانند جدایی والدین، فقر، اعتیاد، کودک آزاری و... روبروست به مدرسه به عنوان خانه دوم و مکانی امن و مورد اعتماد نگاه کند و ساعاتی را فارغ از همه آن مشکلاتی که در خانه با آن روبروست با آسایش خاطر بیشتری سپری کند و همچنین امیدوار باشد که برای کاستن از مشکلات او توسط مسوولین مدرسه و در ‌‌نهایت همراهی والدین تلاش می‌شود. گزارش-سارا حبیب‌الهی
میگنا...
ما را در سایت میگنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی migna بازدید : 268 تاريخ : دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت: 1:44